http://mehrangoli64.ParsiBlog.com | ||
فرهنگسرای امید به مناسبت روز جهانی سالمندان، نهمین جشنواره غذاهای فراموش شده ایرانی را عصر دوشنبه گذشته با حضور مردم تهران در بوستان خیام تهران برگزار کرد. در این جشنواره، سالمندان غذاهای سنتی ایرانی را، از قبل طبخ کرده و برای نمایش عمومی به محل برگزاری جشنواره آوردند.
[ یکشنبه 93/7/27 ] [ 12:35 عصر ] [ مهران گلی ]
[ دلگویه های شما () ]
[ یکشنبه 93/7/27 ] [ 12:32 عصر ] [ مهران گلی ]
[ دلگویه های شما () ]
[ یکشنبه 93/7/27 ] [ 12:17 عصر ] [ مهران گلی ]
[ دلگویه های شما () ]
” لئون پانتا ” رئیس سابق سازمان جاسوسی آمریکا (سیا) در کتاب خود با عنوان ” جنگ های ارزشمند ” Worthy Fights نوشته است اسامه بن لادن رهبر القاعده که اول ماه می 2011 در پاکستان کشته شد، درحالی در داخل دریا انداخته شد که به بدن او زنجیرهایی با وزن بیش از 136 کیلوگرم پیچیده شده بود. پانتا که تا فوریه سال گذشته سمت وزیر دفاع آمریکا را داشت، دراین کتاب که فروش آن از روز چهارشنبه در کتاب فروشی ها آغاز شد، همچنین نوشت که جسد بن لادن که از پاکستان با ناو هواپیمابر “یو اس اس کارل وینسون” آمریکا برای انداختن در داخل بحرالعرب آورده شده بود ، بر اساس سنت های اسلامی با کفن سفید پوشانده شده و برای وی نماز میت خوانده شد، سپس در داخل یک کیسه مشکی سنگین که به ماده آن اشاره نشده ، گذاشته شده است. پانتا در کتاب 498 صفحه ای خود که با قیمت 36 دلار برای فروش در بازار آمریکا عرضه شده است، آورده است که جسد بن لادن درحالی به داخل آب انداخته شده است که به وی زنجیرهای آهنی پیچیده شده بود. پانتا در ادامه می افزاید ” وزن سنگین جسد بن لادن ، باعث شد که هنگام انداخته شدن به داخل آب، میز سفیدی که جسد روی آن قرار داده شده بود ، نیز به داخل آب کشیده شود و به همراه جسد به داخل آب بیافتد که جسد به علت سنگین بودن به ته آب رفت ولی میز به علت سبک بودن به روی آب آمد. وی نوشته است که علت پیچیده شدن زنجیر به دور جسد بن لادن برای اطمینان از این بوده است که جسد وی تا عمق آب فرو رود و بالا نیاید. رئیس سابق سیای آمریکا دراین کتاب نگفته است که آیا ماده ساخته شده از کیسه ای که جسد بن لادن در آن قرار داده شد، به اندازه ای محکم بوده است تا حیوانات دریایی مانند کوسه نتوانند آنرا پاره کنند یا خیر. اسامه بن لادن تبعه سعودی در ارتباط با حملات تروریستی بسیاری در سرتاسر جهان از جمله بمبگذاریهای 7 اوت 1998 در سفارتخانههای آمریکا در دارالسلام (تانزانیا) و نایروبی (کنیا)، حمله به کشتی جنگی یواساس کول (USS Cole) و حملات 11 سپتامبر 2001 به مرکز تجارت جهانی و پنتاگون تحت تعقیب پلیس فدرال آمریکا قرار داشت. [ یکشنبه 93/7/27 ] [ 12:15 عصر ] [ مهران گلی ]
[ دلگویه های شما () ]
در حاشیه پیشنهاد یک فرمانده داعش برای جنگ با ایران!
![]() [ یکشنبه 93/7/27 ] [ 12:12 عصر ] [ مهران گلی ]
[ دلگویه های شما () ]
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، فیلمبرداری فیلم سینمایی «ایران برگر» به کارگردانی مسعود جعفری جوزانی در حوالی امامزاده داود ادامه دارد و تاکنون حدود 60 درصد از صحنههای این فیلم جلوی دوربین رفته و گروه از ابتدای کار تاکنون در روستای کیگا مشغول فیلمبرداری هستند. طبق برنامه ریزی انجام شده فیلمبرداری «ایران برگر» تا چند روز دیگر در این لوکیشن به پایان میرسد و گروه برای ادامه کار به تهران برمیگردند. قرار است اولین نمایش «ایران برگر» در جشنواره فجر امسال باشد. این فیلم داستان فتحالله خان و امرالله خان است که بر سر انتخابات شوراها در یک روستا با یکدیگر رقابت میکنند. در این فیلم علی نصیریان، محسن تنابنده، سحر جعفری جوزانی، احمد مهران فر، حمید گودرزی، هادی کاظمی، نیوشا ضیغمی، شهره لرستانی، گوهر خیراندیش، محمدرضا هدایتی، فریبا متخصص، فتحاله جعفری جوزانی، اسماعیل خلج، حمیدرضا حیات، سیاوش چراغیپور، سمیه نجومی، هاشم روحانی، میرطاهر مظلومی، اکبر رحمتی، صادق توکلی، رادمهر کشانی، سیروس میمنت، منصور نوبخت، محمدباقر کریمپور، بهرام افشاری، رضا عشقی، سعید دلیری، محمد صادقپور، سودابه گودرزی به تهیهکنندگی فتح الله جعفری جوزانی بازی میکنند. دیگر عوامل این فیلم عبارتند از: کارگردان: مسعود جعفری جوزانی، نویسنده: مسعود جعفری جوزانی، دکتر هادی کریمی، مدیر فیلمبرداری: تورج منصوری، صدابردار: حسن زاهدی، طراح گریم: مهین نویدی، طراح صحنه و لباس: اصغرنژاد ایمانی، مدیر تولید: مجتبی متولی، تدوین: نیما جعفری جوزانی، مدیر تدارکات: توماج گودرزی، عکاس: امیر عابدی، دستیار اول کارگردان: رضا جعفری جوزانی، دستیار دوم کارگردان: حسین فنائیان، برنامه ریز: ماندانا اویسی، دستیار اول فیلمبردار: مجید غفاری، دستیار دوم فیلمبردار: مهدی ابراهیمی، دستیار صدا: حمید محمودی، اجرای گریم: علی بخشی، حامد مرتضایی، هاله فروزنده، طراحی مو: علی اعرابی، گروه صحنه و لباس: علیرضا حیدری، حامد مصلایی، ندا حسنپور، طوبی نصراللهی، محمدپور شریف، البرز ملکپور، دکور: اصغر رحمانی [ یکشنبه 93/7/27 ] [ 12:10 عصر ] [ مهران گلی ]
[ دلگویه های شما () ]
اینها دیالوگهای یکی از معروفترین سکانسهای فیلم «رنگ خدا» به کارگردانی مجید مجیدی است که محسن رمضانی بازیگر نوجوان این فیلم بعد از گذشت حدود 17 سال، همچنان از حفظ بیان میکند و میگوید این دیالوگها هیچ وقت از ذهنم پاک نشده است. به گزارش خبرنگار سینمایی ایسنا، همزمان با روز نابینایان به سراغ بازیگر نابینای فیلم «رنگ خدا» رفتیم که امروز 29 سال دارد و در کنار مادرش در حوالی تهرانسر زندگی میکند. جایی که رفت و آمد هواپیماها و صدای ناشی از آن بارها صحبتهای ما را قطع میکند و خود محسن هربار به شوخی مقصدی را برای هر یک از هواپیماها مشخص میکند. رمضانی که عکسی از فیلم «رنگ خدا» را در کنار عکس پدر مرحومش بر روی دیوار خانه دارد با اشاره به نحوه حضورش در این فیلم گفت: در مجتمع نابینایان شهید محبی مشغول تحصیل بودم که یک روز آقای مجیدی آمدند و خواستند برای فیلمشان از بچهها تست بگیرند، به من هم گفتند دوست داری بازی کنی؟ و من با علاقه پاسخ دادم اگر خدا بخواهد و این شانس را داشته باشم، بله. وی ادامه داد: ایشان از حدود 500 نفر تست گرفتند که در نهایت من انتخاب شدم. علاقه زیادی به بازیگری داشتم و دست به گریه کردنم هم حرف نداشت. برای تست دادن کمی گریه کردم که البته ناخواسته بود و اشکم درآمد و در نهایت از انتخاب شدنم بسیار خوشحال شدم. این بازیگر افزود: آن موقع سریال «همسران» را دنبال میکردم و گوش میدادم. تصورم از بازیگری این بود که مثلا از یک خیابان رد میشویم و کار تمام میشود. روز اول که سرکار رفتیم آقای مجیدی که حرکت میداد، خندهام میگرفت و مدام سرم را قایم میکردم. رمضانی با بیان اینکه برای «رنگ خدا» حدود 180 روز در شمال سر فیلمبرداری بودیم، گفت: تابستان بود و مدرسه نداشتیم و حسابی به من که آن موقع 10، 11 سال داشتم خوش گذشت. وی درباره رابطه این روزهایش با حسین محجوب بازیگر نقش پدرش و مجید مجیدی اظهار کرد: سر فیلم ارتباط خوبی با آقای محجوب داشتم و هنوز هم گاهی احوال ایشان را میپرسم. خود آقای مجیدی هم به من لطف دارند و مدتی پیش خدمت ایشان بودم و به قول معروف تجدید میثاق کردم. رمضانی درباره فعالیتهای هنریاش بعد از «رنگ خدا» گفت: در سریال «چراغهای خاموش» به کارگردانی کاظم بلوچی در کنار اسماعیل شنگله، هایده حائری و مهدی سلوکی حضور پیدا کردم و بعد هم این افتخار را داشتم که با استاد کمال تبریزی نقشی را در «خیابانهای آرام» داشته باشم که باعث افتخار من بود. همچنین در فیلم ویدئویی «انگشتر» که یکی از همکاران آقای تبریزی آن را میساخت نقش کوتاهی داشتم اما هیچ کدام از کارهایم به «رنگ خدا» نمیرسید. این بازیگر در بخش دیگری از این گفتوگو درباره نحوه حفظ کردن دیالوگهایش در فیلم «رنگ خدا» به ایسنا گفت: آقای جواد کاسهساز با من تمرین میکرد و برای حفظ کردن دیالوگها با من کار میکرد. این کار اصلا برایم سخت نبود و معتقدم آدم به هرچه که علاقه داشته باشد، میرسد. وی با اشاره به روزهای بعد از حضورش در فیلم «رنگ خدا» اظهار کرد: دیگر معروف شده بودم و هر کسی از جایی خودش را به من میرساند و اظهار لطف و رفاقت میکرد. رفاقتی که برای بعضیها عمقی و برای برخی تنها سود و نفع بود. در مدرسه هم همه خوشحال بودند و محبت میکردند. رمضانی ادامه داد: شبی که برای اولینبار فیلم در جشنواره فجر به نمایش درآمد، ساعت 11 شب بود که همه به من تبریک گفتند. شب خوبی که دوست دارم باز هم تکرار شود که البته تکرار آن بستگی به نویسندگان و کارگردانان قهار سینمای ایران دارد که نقشی مناسب من بنویسند و بازی کنم. وی افزود:هنوز هم من را در خیابان میبینند، میشناسند و میگویند:«شما همون رنگ خدا هستید» و من هم سعی میکنم با صبر و حوصله به ابراز احساساتشان پاسخ دهم. وقتی هم فیلم از تلویزیون پخش میشود دوستانم با من تماس میگیرند و تنها زمانی است که یادی از من میکنند. محسن رمضانی درباره اینروزهایش گفت:در حال حاضر اپراتور هستم و از کاری که میکنم رضایت دارم. از برنامههای تلویزیون 20 و30 را بسیار دوست دارم و سعی میکنم، هر شب آن را گوش کنم. مادر رمضانی که در طول صحبتهای پسرش با علاقه آنها را گوش میکند درباره حضور محسن در فیلم «رنگ خدا» گفت: فکر نمیکردم روزی محسن بازیگر شود. پدر او هنگامی که سه سال داشت در 68 سالگی فوت کرد و ما در روستای باغبان، شهرستان شیروان زندگی میکردیم و محسن را به مدرسه شبانه روزی نابینایان در تهران فرستاده بودیم، چهار ماه بعد هم خودمان به تهران نقل مکان کردیم. وی افزود:هنگامی که آقای مجیدی محسن را انتخاب کرد بسیار خوشحالم شدم. اولین بار که فیلم را به همراه سه فرزند دیگرم در سینمایی در نزدیکی لالهزار دیدیم بسیار گریه کردم و نتوانستم تا آخر آن را ببینم. در بخش دیگری از این گفتوگو محسن رمضانی به مشکلات نابینایان در جامعه اشاره کرد و گفت: وقتی یک نفر با من نابینا در جایی مواجه میشود اولین چیزی که فکر میکند این است که کمک مادی کند و از جیبش پولی در میآورد و میخواهد کمک کند که این کار بسیار بدی است. در جاهای عمومی هم که قرار میگیریم و وقتی کمک میخواهیم دستم نوازش به سرمان میکشند. کاری که مرا بسیار آزار میدهد. وی ادامه داد: تلویزیون باید توانمندیهای ما را به تصویر بکشد و در این خصوص فرهنگسازی داشته باشد. توانمندیهای ما بیشتر از آن چیزی است که اکثریت مردم میدانند و تلویزیون میتواند آن را به مردم بفهماند. این بازیگر با بیان اینکه علاقه زیادی به گویندگی دارد، گفت: چرا برخی از کارها را مانند گویندگی به ما نمیسپارند؟ اگر قرار بر خواندن باشد از طریق خط بریل میتوانیم این کار را انجام دهیم. وی افزود: ما تواناییهای زیادی داریم خود من یک فیلم کوتاهی با هزینه شخصی خودم ساختم تا به جامعه بگویم ما چه کارهایی میتوانیم انجام دهیم. اما متاسفانه از آن ایراد تکنیکی گرفتند و با محتوایش کاری نداشتند. اگر من این کار را نکنم کمتر کسی مانند آقای مجیدی پیدا میشود که به سراغ ما بیاید. دوست دارم فیلمنامه خوبی در خصوص نابینایان نوشته شود تا بتواند تواناییهای ما را به جامعه نشان دهد. محسن رمضانی که چهرهاش نسبت به حضورش در «رنگ خدا» تفاوت چندانی نکرده و بسیار پخته سخن میگوید، در پایان درباره اینکه در واقعیت هم شده است آن دیالوگ معروفش را «هیچکی منو دوست نداره» با خود تکرار کند؟ گفت: تنها گاهی وقتها که احساس تنهایی میکنم این جمله را برای خودم میگویم. این بازیگر قرار است بزودی مقابل دوربین کمال تبریزی در سریال نمایش خانگی «ابله» برود. [ یکشنبه 93/7/27 ] [ 12:7 عصر ] [ مهران گلی ]
[ دلگویه های شما () ]
دستمزدهای نجومی و مبالغ هنگفت قراردادهای تبلیغاتی در مقابل "اندکی عرق". ده ورزشکاری که نامشان بهعنوان پردرآمدترین ورزشکاران جهان در مجله "فوربس" منتشر شده، روی هم بیش از نیم میلیارد یورو درآمد سالانه دارند.
دو مشت برای پول پارو کردن
![]()
تیزپا، خوشتیپ، ثروتمند
![]()
[ یکشنبه 93/7/27 ] [ 10:59 صبح ] [ مهران گلی ]
[ دلگویه های شما () ]
به گزارش پرداد به نقل از ستاره ها : در هفته ای که گذشت مراسم جشن عید غدیر در شهر حاجی آباد مرکز شهرستان زرین دشت فارس به اغتشاش کشیده شد. این مراسم که سه شنبه با بلیط فروشی و استقبال گسترده مردم در سالن ورزشی 22 بهمن حاجی آباد برگزار شد به علت تناقض محتوای برنامه با بیلبوردهای تبلیغاتی به اغتشاش کشیده شد. در بیلبورد های تبلیغاتی این مراسم که در سطح شهر نصب شده بود ذکر شده بود که برنامه با حضور نرگس محمدی بازیگر نقش ستایش برگزار خواهد شد اما اتفاقاتی افتاد که علیرغم حضور این بازیگر در سالن وی به روی سن نرفت.گفته می شود در ابتدای مراسم یکی از مسئولان زرین دشت سخنرانی داشت که در پایان سخنان خود اعلام می دارد که خانم نرگس محمدی امشب با چادر و حجاب برتر به روی صحنه خواهند آمد. پس از اطلاع یافتن نرگس محمدی از این سخنان وی ابراز می دارد که حجاب وی کامل است و به هیچ وجه با چادر به روی سن نخواهد رفت. اصرار بیش از حد برگزار کنندگان نیز تاثیری در تصمیم وی نمی گذارد و این مساله باعث قهر این بازیگر از سالن می شود. جمعیت زیاد حاضر در سالن که با وعده حضور نرگس محمدی بلیط تهیه کرده بودند وقتی که متوجه می شوند قرار نیست وی به روی سن بیاید شروع به اعتراض می کنند که در این بین اعتراضات به اغتشاش ، زد و خورد و آسیب رساندن به وسایل سالن می شود. [ یکشنبه 93/7/27 ] [ 10:10 صبح ] [ مهران گلی ]
[ دلگویه های شما () ]
[ شنبه 93/7/26 ] [ 10:51 صبح ] [ مهران گلی ]
[ دلگویه های شما () ]
|
||
[ قالب وبلاگ : ایران اسکین ] [ Weblog Themes By : iran skin] |