ابزار وبلاگ

شهرستان بجنورد - شهرستان بجنورد
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

http://mehrangoli64.ParsiBlog.com
 
لینک های مفید
Online User

رحیم فهیمان در گفتگو با خبرنگار مهر، افزود: هفته پنجم کورس بهاره اسبدوانی بندرترکمن با رقابت 51 راس اسب ورزشی در شش دور به مسافتهای هزار و هزار و 550 متر طول، در مجموعه سوارکاری این شهرستان برگزار شد که از خراسان شمالی نیز سه اسب ورزشی در این مسابقات حضور داشتند.

وی اظهار داشت: در کورس اول این رقابتها، اسب ورزشی دل دل طلا با مالکیت گلدی قهرمانی از خراسان شمالی، مربیگری آنامحمد خجندی و چابکسواری ستار مهرانی به مقام قهرمانی رسید.

فهیمان اضافه کرد: همچنین در این کورس اسب آرش طلا با مربیگیری و سوارکاری یوسف دهش و مالکیت مرحوم الله شاه دهش از خراسان شمالی در مسافت هزار و 550 متر در رده دوم قرار گرفت.

به گفته وی در این کورس اسب آی تکین سه با مالکیت حسین میثمی از خراسان شمالی، مربیگری یاسین یاسر و چابکسواری ابوطالب چاری زاده نیز حضور داشت که موفق به کسب مقام نشد.

این مسئول عنوان کرد: در پایان این رقابتها 250 میلیون ریال جایزه بین سوارکاران و مالکان اسبهای برتر توزیع شد.

وی اظهار داشت: همچنین در هفته ششم این مسابقات که عصر جمعه در مجموعه سوارکاری بندرترکمن برگزار شد؛ از خراسان شمالی دو اسب ورزشی حضور داشتند.

فهیمان اضافه کرد: در این هفته از رقابت ها که عصر دیروز برگزار شد، 57 راس اسب ورزشی در شش دور هزار و هزار و 550 متر به رقابت پرداختند که در پایان کورس نخست مخصوص اسب های ترکمن امتیاز صفر تا شش، اسب لاریسا با مربیگری و چابکسواری یوسف دهش و مالکیت حمیدرضا صالحی از خراسان شمالی پس از اسب های قلیچ خان با چابکسواری یاسر جرجانی و سمند دو با چابکسواری قربان محمد اودک در رده سوم جای گرفت.

به گفته وی اسب ذبیح با مالکیت دردی محمد حاجی زاده و مربی گری و چابکسواری یوسف دهش از خراسان شمالی نیز در کورس پنجم اسب های دوخون این رقابت ها حضور داشت اما در پایان موفق به قرار گرفتن در رده های اول تا سوم نشد.

 


[ شنبه 92/2/28 ] [ 3:23 عصر ] [ مهران گلی ] [ دلگویه های شما () ]

به گزارش خبرنگار مهر، دیگر حال و هوای انتخابات را در سرتاسر ایران می توان مشاهده کرد؛ انتخاباتی که قرار است به صورت همزمان تکلیف ریاست قوه مجریه و اعضای شوراهای اسلامی شهرها و روستاها را در کشور مشخص کند.

تبلیغات چراغ خاموش داوطلبان احتمالی این دو انتخابات از مدت ها پیش آغاز شده  بود و از چندی قبل نیز دیگر تبلیغات زودهنگام از طریق برگزاری نشست های انتخاباتی با عناوین و سرپوش های مختلف به روندی عادی بدل شده است.

اما کیست که نداند اوج تبلیغات انتخاباتی و تلاش داوطلبان برای جذب آرای مردمی در مدت زمان 20 روز قانونی تبلیغات در انتخابات ریاست جمهوری و هشت روز تبلغیات رسمی انتخابات شوراها انجام می شود، روزهایی که داوطلبان دو انتخابات از هم اکنون خود را برای حداکثر استفاده از آن آماده کرده اند.

اگر فقط نگاهی گذرا به برنامه ریزی داوطلبان انتخابات شوراهای اسلامی در برخی از شهرهای خراسان شمالی بیندازیم؛ با دیدن ارقام چند میلیونی برای اجاره 10 روزه واحدهای تجاری به منظور راه اندازی ستاد تبلیغاتی و نیز ارقام گاها نجومی دیگر با هدف جذب آرای مردمی، این سوال پیش می آید که منابع این هزینه های هنگفت کجاست؟.

دقت داشته باشیم که این ارقام تنها در انتخابات شوراهای اسلامی در یکی از محرومترین استان های کشور هزینه می شود؛ حال اگر این رویه را به انتخابات ریاست جمهوری و انتخابات شوراهای اسلامی در دیگر نقاط کشور نیز منتسب کنیم (که در واقعیت امر نیز چنین به نظر می رسد)، معلوم می شود که منافع معلوم برخی پست ها نظیر شوراهای اسلامی، تا چه اندازه منابع نامعلوم مالی را به سمت خویش جذب می کند.

از هزینه های آشکار تا مقاصد پنهان

در میان این هزینه های نجومی، فارغ از درستی و یا نادرستی نفس امر؛ مهمترین سوال این است که این مبالغ از چه محلی تامین شده و با چه امیدی این بخشش های بی کیله و پیمان انجام می شود؟ آیا عشق خدمت به مردم آنچنان آتشین است که افرادی حاضر می شوند در بداهه امر چندین برابر سرمایه کل زندگی خود را هزینه تبلیغات انتخاباتی کنند؟ این ها و چندین سوال اساسی دیگر که کنکاش در دوره های پیشین این مسئولیت ها و انتخابات ها تا حدودی برخی از مسائل را روشن می کند.

در انتخابات شوراهای اسلامی دوره های گذشته، کسانی بودند که در زمان تبلیغات انتخاباتی تمام دارایی پنهان و آشکار آنها، در حد خانواده ای معمولی و متوسط بود اما با گذشت چندین سال در مسئولیت، دگرگون شدن ظاهر و باطن آنها بسیاری را به شگفت وا داشت.

خرید خودروهای 100 میلیونی، تملک و خرید منازل گرانقیمت و باغات زیبای اطراف شهر، خرید واحدهای تجاری، ایجاد باندها و گروه های حمایتی و ... تنها برخی از فعل و انفعالاتی است که پیرامون برخی از اعضای شوراهای اسلامی مشاهده و گزارش می شود.

طبق ماده 71 قانون و آیین نامه تشکیلات شوراهای اسلامی، برای شوراها حدود 34 نقش و وظیفه تعریف شده است؛ به راستی چه می شود که از تمام این وظایف مربوط به توسعه فرهنگی، رفع مشکلات بهداشتی، توسعه اقتصادی و سیاسی شهرها و ...، شوراهای اسلامی تنها به شوراهای شهرداری بدل می شوند و عمده فعالیت خود را به بخش های عمرانی و ساخت و ساز و به بیان ساده تر بخش هایی با قابلیت رانت خواری متمرکز می کنند؟.

هزینه های نجومی تبلیغات انتخاباتی در بهترین حالت شبهه رانت خواری در دوران مسئولیت را به ذهن متبادر می کند، کسی که از چند ماه مانده به انتخابات هر چند روز یک بار سفره شام و نهار می گستراند و چندین صد نفر را میهمان می کند، هزینه این اقدام خود را از کجا تامین کرده است؟.

حقوق اعضای شوراهای اسلامی شهر اگر در تمامی جلسات و نشست ها حضور داشته باشند؛ در بهترین حالت به حدود یک میلیون تومان در ماه می رسد، حقوقی که به هیچ عنوان با هزینه های این افراد سازگار نیست.

ممنوعیت تبلیغات انتخاباتی از چهارراه مخابرات تا میدان شهید بجنورد

طرح ممنوعیت تبلیغات برای انتخابات پیش‌ رو در مسیر چهارراه مخابرات تا میدان شهید بجنورد در دستور کار مسئولان استان قرار دارد که در صورت تایید نهایی این مسیر برای هرگونه تبلیغات در این ایام ممنوع می‌شود.

هدف از اجرای این طرح که برای نخستین‌بار همزمان با انتخابات یازدهمین دوره ریاست جمهوری و چهارمین دوره شوراهای اسلامی شهر و روستا برگزار می‌شود، کاهش ترافیک و همچنین جلوگیری از افزایش کرایه واحدهای تجاری در ایام انتخابات عنوان شده است.

واقعیت این است که همواره با برگزاری انتخابات برخی افراد سودجو اقدام به افزایش کرایه محل کرده و برخی از این واحدها تا 200 میلیون ریال نیز برای 10 روز به کاندیداهای انتخابات مجلس و یا انتخابات دوره‌های قبل واگذار شده است.

در روزهای اخیر درج آگهی واگذاری واحدهای تجاری و همچنین ارسال پیامک‌هایی در این خصوص به اوج خود رسیده و برخی افراد در صدد بوده تا از این فضا برای پر کردن جیب‌های خود نهایت استفاده را ببرند. 

از سویی دیگر چهارراه مخابرات تا میدان شهید، قلب شهر بجنورد محسوب می شود که در زمان تبلیغات انتخاباتی به خاطر عرض کم و همچنین آمد و رفت شهروندان و خودروها، ترافیک فزاینده‌ای در این مسیر ایجاد می شود.

آن را که حساب پاک است ...

با وجود تمامی شبهاتی که غالبا نیز از رفتار انتخاباتی و تبلیغاتی داوطلبان شوراهای اسلامی نشات می گیرد؛ از طرف دیگر برخی از اعضای شوراهای اسلامی شهر و روستا در خراسان شمالی هستند که میزان سرمایه و داشته های مادی آنها پیش از قبول مسئولیت بسیار بیشتر از زمان پایان سمت آنها بوده است.

کسانی که در راه خدمت به مردم و محرومین و دست گیری از مستمندان حتی خانه و کاشانه خود را نیز فروخته و امروز در سنین کهولت و کسالت تنها با حقوق بازنشستگی روزگار سپری می کنند؛ کسانی که به یقین در یادها خواهند ماند.

در نظام جمهوری اسلامی در رده های بالای مسئولیتی، حسابرسی از اموال و دارایی های افراد پیش و پس از مسئولیت انجام می شود و افراد می بایست نسبت به اندوخته های احتمالی و غیرمتعارف خود پاسخگو باشند؛ شاید اگر چنین رویه ای در مورد مسئولیت هایی نظیر شوراهای اسلامی نیز عملی شود، کمتر شاهد بازار داغ شایعات و شبهات خواهیم بود.

انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا در خراسان شمالی

انتخابات شوراهای اسلامی و ریاست جمهوری 24 خرداد ماه و همزمان با سراسر کشور در سطح هشت شهرستان خراسان شمالی و در 723 روستا و 20 شهر برگزار می شود.

در این استان به منظور برگزاری انتخابات چهارمین دوره شوراهای اسلامی شهر و روستا هزار و 68 صندوق اخذ رای شامل 303 صندوق شهری، 751 صندوق روستایی و 15 صندوق عشایری پیش بینی شده است.

بر اساس قانون جدید، شورای اسلامی شهر بجنورد در دور چهارم دارای 13 عضو، شیروان و اسفراین 9 عضو، آشخانه با هفت عضو و سایر شهرهای استان نیز هر کدام دارای پنج عضو خواهند بود.

شمار اعضای شوراهای اسلامی روستا نیز در روستاهایی با جمعیت زیر هزار و 500 نفر سه عضو و در روستاهای با جمعیتی بیش از این پنج عضو خواهد بود.

در این استان در انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا در مجموع دو هزار و 424 عضو اصلی و هزار و 566 عضو علی البدل انتخاب خواهند شد.

خراسان شمالی دارای هشت شهرستان، 19 بخش و 18 شهر با جمعیت بالغ بر 867 هزار نفر است که 52 درصد جمعیت آن در مناطق شهری و 48 درصد نیز در مناطق روستایی و عشایری است.

در سومین دوره انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستای خراسان شمالی که در سال 85 برگزار شد به طور میانگین بیش از 70 درصد واجدین شرایط رای در استان در انتخابات مشارکت کردند و در پایان نیز دو هزار و 300 نفر به عنوان اعضای شورا تعیین شدند.


[ شنبه 92/2/28 ] [ 3:20 عصر ] [ مهران گلی ] [ دلگویه های شما () ]

جنورد - خبر گزاری مهر :بنای معروف به آیینه خانه مفخم یکی ازآثار ملی و یادمانه های برجسته دوره قاجار در خراسان شمالی است که در شمال شهر بجنورد قرار دارد. در دوره قاجار بنای آیینه خانه همراه با بناهای دیگری از جمله عمارت کلاه فرنگی و حوضخانه، در باغ بزرگی قرار داشته که آنها مجموعه دارالحکومه مفخم را تشکیل داده اند.

گزارش تصویری/ آیینه خانه مفخم



گزارش تصویری/ آیینه خانه مفخم


گزارش تصویری/ آیینه خانه مفخم

ادامه مطلب...
[ شنبه 92/2/28 ] [ 3:15 عصر ] [ مهران گلی ] [ دلگویه های شما () ]

بجنورد - خبرگزاری مهر : نماز عید قربان در روستای یکه سعود در منطقه راز و جرگلان در خراسان شمالی برگزار شد، در این روز مردم پس از استحمام و پوشیدن لباس های نو جهت اقامه نماز در محوطه روستا حاضر می شوند.

گزارش تصویری/ نماز عید قربان در جرگلان -2


گزارش تصویری/ نماز عید قربان در جرگلان -2


گزارش تصویری/ نماز عید قربان در جرگلان -2


گزارش تصویری/ نماز عید قربان در جرگلان -2


گزارش تصویری/ نماز عید قربان در جرگلان -2


گزارش تصویری/ نماز عید قربان در جرگلان -2


گزارش تصویری/ نماز عید قربان در جرگلان -2


گزارش تصویری/ نماز عید قربان در جرگلان -2


گزارش تصویری/ نماز عید قربان در جرگلان -2


گزارش تصویری/ نماز عید قربان در جرگلان -2


گزارش تصویری/ نماز عید قربان در جرگلان -2


گزارش تصویری/ نماز عید قربان در جرگلان -2


گزارش تصویری/ نماز عید قربان در جرگلان -2


گزارش تصویری/ نماز عید قربان در جرگلان -2


گزارش تصویری/ نماز عید قربان در جرگلان -2


گزارش تصویری/ نماز عید قربان در جرگلان -2


گزارش تصویری/ نماز عید قربان در جرگلان -2


گزارش تصویری/ نماز عید قربان در جرگلان -2


گزارش تصویری/ نماز عید قربان در جرگلان -2


گزارش تصویری/ نماز عید قربان در جرگلان -2


گزارش تصویری/ نماز عید قربان در جرگلان -2


[ شنبه 92/2/28 ] [ 3:14 عصر ] [ مهران گلی ] [ دلگویه های شما () ]
[ شنبه 92/2/28 ] [ 3:12 عصر ] [ مهران گلی ] [ دلگویه های شما () ]

حجاب بجنورد


[ یکشنبه 92/2/15 ] [ 11:56 صبح ] [ مهران گلی ] [ دلگویه های شما () ]

 

 

برای مشاهده بقیه تصاویر زیبا به ادامه مطلب بروید

ادامه مطلب...

[ شنبه 92/1/31 ] [ 8:33 صبح ] [ مهران گلی ] [ دلگویه های شما () ]

وبلاگ گنجینه فرهنگها نوشت : وارد آبدار خانه مسجد می شوم تا با حاجی نوریان مصاحبه کنم. حاجی نوریان از پیشکسوتان انقلاب اسلامی  است. اول بوی خوش گل محمدی و چای توجه مرا به خود جلب می کند. کنار میز یک جفت نعلین کهنه گذاشته شده بود. در و دیوار پر بود از عکس ها و نوشته های قدیمی و قالیچه ای که عکس امام(ره) روی آن نقش بسته بود. شرق و غرب اتاق پرچم عزای ابی عبدالله نصب شده بود، روی دیوارهای کهنه ای که پر از حرف های نگفته بود. حتی روی کابینت ها هم پر از عکس شهدا بود. حاجی با جبروت خاص خودش وارد اتاق شد و به محض ورود نعلین ها را به پا کرد. همین طور که صحبت می کرد کارهای مسجد را هم سرو سامان می داد. تا به خودم آمدم دیدم جلویم کاسه چای با طعم دارچین گذاشته است. افتخار می کرد که چایچی مسجد است. یک شاگرد با حالی هم داشت که کاملا گوش به فرمان حاجی بود از روی عشق حاجی را می خواست و به قول خودش رابطه من و حاجی شاگرد و استادیه.

حاجی گفت: ماجرا از آنجا آغاز شد که در تاریخ 57/8/20 روز سه شنبه ساعت 11صبح نمایندگان معلمین به علت ضرب شتم فرهنگیان مشهد و شهادت شهید رزاقیان توسط ساواک جلسه ای گذاشتند، من و برادر شهیدم در این جلسه حضور داشتیم، معلمان در این جلسه تصمیم گرفتند تا رسیدگی قاطع به مطالباتشان صورت نگیرد کلاسهای درس را تعطیل می کنند. این حرکت هوشیارانه کمر رژیم را در بجنورد شکست. وقتی که کلاسها تعطیل شد معلمان آمورش های لازم را به آنان دادند و دانش آموزان شروع کردند به شعار نویسی، پخش اعلامیه ها. در واقع اگر در یک کلام بخواهیم بگوییم دانش آموزان باعث سقوط رژیم در بجنورد شدند.دانش آموزان کار کردند و با از خود گذشتگی زحمت های زیادی کشیدند.


اعلامیه های حضرت امام را به صورت ورقه های 35 برگی با برچسب درس علوم بسته بندی کرده بودیم و دانش آموزان می آمدند و آنها را از مغازه ما دریافت می کردند. برادرم می پرسید مال کدام مدرسه ای؟ این ورقه ها را بگیر و پخش کن!کم کم ساواک متوجه شده بود و گزارش داده بود که اینها اعلامیه ها را توزیع می کنند.


هر کسی در محله خودش شبانه اعلامیه ها را به خانه مردم می انداخت و وقتی صبح مردم از خواب بر می خاستند و اعلامیه ها را می دیدند تعجب می کردند و می پرسیدند این همه اعلامیه از کجا آمده است؟
بعد از تعطیلی مدارس یک جریانی در شهر راه افتاد، یادم هست در همین میدان شهید که قبلا نامش6 بهمن بود دانش آموزان شلوغ کرده بودند وقتی من آنجا رسیدم دیدم دارند این تابلوهای منشور آزادی شاه ملعون که شعارهای کمونیستی مثل اصلاحات ارضی، آزادی دهقانان روی آن نوشته شده بود را با سنگ می شکستند. من دیدم اینها این کار را دارند می کنند یک جمله ای فریاد زدم: " ما بت شکنیم شیشه شکن نیستیم " یکهو دیدم جمعیت جمع شد و یکپارچه شعار داد ما بت شکنیم شیشه شکن نیستیم! همین طور ادامه دادیم و حرکت کردیم و من جمعیت را به سمت مسجد انقلاب هدایت کردم. آمدیم بیاییم داخل یک پیرمردی بود ما را راه نداد به داخل بعد من یک اسکناس سبز 50 ریالی در آوردم و به او دادم گفتم زود در را باز کن و گرنه جمعیت در را می شکنند. در را باز کرد و جمعیت به داخل مسجد انقلاب وارد شد. اصلا مسجد گنجایش این جمعیت را نداشت و عده ای در صحن حیاط بودند.همه همین طور راست و کتابی ایستادند.


من با خودم گفتم حالا با این جمعیت چکار بکنیم، سپس رفتم روی منبر نشستم و گفتم اگر به شهادت باشد من حاضرم به توان هزار شهید بشوم اما برای چی؟ برای شکستن شیشه؟ ما که قرار است کارهای مهمی انجام دهیم این چه کاری است که شیشه بشکنیم، بیایید کار های مهمتر انجام دهیم. دو نفر را فرستادم دنبال یک آقایی که نمی خواهم اسمش را بیاورم تا برای اینها سخنرانی کند. یکبار پسرش را فرستاد گفت پدرم خانه نیست.یکبار دیگر فرستادم دنبالش گفت بابام رفته حمام! خلاصه هرکاری کردیم نیامد.


یک دفعه دیدم یک روحانی درواقع ابوذر زمان، آقای شیخ براتعلی شاددل از در آمد داخل و گفت چی شده آقای نوریان اینها را اینجا جمع کرده اید؟ من گفتم حاج آقا اینها همه منتظر شما بودند که بیایید برایشان صحبت کنید.ایشان شروع به سخنرانی کرد و بچه ها همه شارژ شدند و ساکت و آرام شدند. در انتها وقتی داشت دعا می کرد دیدیم نیروهای شهربانی تا بیخ دندان مسلح با اسلحه جلوی در صف کشیده اند.ژاندارمری هم با کامیون نیرو هایش را آورده بود. ژاندارمری یک نیروی خیلی مومنی داشت به نام سربان بیداریان که از قضا با اینها آمده بود تا ما را متفرق کنند.الان هم در بلوار شیرینی فروشی دارد.


شیخ ما هم که داشت شاه را فحش می داد و برای سرنگونی اش دعا می کرد دیدم ایشان هم دستش را مخفیانه طوری که دیگران نبینند رو به ما بالا آورده و زیر لب آمین می گوید. جلو آمد و به من گفت شما برنامه تان چیه؟ من هم گفتم هیچی ما برنامه ای نداریم شما هم راحت اسلحه هایتان را قلاف کنید و بروید خانه هایتان ما هم الان تعطیلش می کنیم.بچه ها هم با سکوت کامل مجلس را ترک کردند و رفتند.

 

در همان ابتدا یادم هست فرهنگیان نیز یک راهپیمایی انجام دادند با سکوت و بدون شعار. من هیچ وقت فراموش نمی کنم وقتی راهپیمایی می کردیم قرار بود شعار ندهیم اما ما مشتمان را محکم گره کرده بودیم و با نگاهی خشمگین رو به نیروهای ژاندارم بی صدا فریاد می زدیم و انزجارمان را از رژیم شاه به شدت نشان می دادیم. راهپیمایی در بجنورد نبود که من در آن نبوده باشم.
دانش آموزان بودند که شارژ می شدند و شعار می نوشتند و اعلامیه ها را پخش می کردند و باز هم همین دانش آموزان بودند که در جبهه ها رشادت کردند و بیشترشان شهید شدند. شهید عبدالرضا زیبایی یادم هست، شهید مصطفی زاده، شهید تقی آل نبی را یادم می آید.کسانی که خیلی فعالیت کردند تا اینکه به شهادت رسیدند.


در شعار نویسی من خطم زیاد خوب نبود اما استاد مرگ بر شاه نویسی بودم خیلی سریع به صورت برعکس هر دیواری گیرم می آمد می نوشتم. یادم می آید دوستی داشتم به نام حسین علمدار که ایشان خطاط خیلی ماهری بود و من برایش چراغ قوه را نگه می داشتم تا در تاریکی شب شعار های مرگ بر شاه را بنویسد بعدش فرار می کردیم. شخصی بود به نام محمد خوافی پور این بشر وسط راهپیمایی در آن شلوغی روی زمین شعار می نوشت و وقتی جمعیت عبور می کرد خیابان پر از شعار بود. یادم می آید پدرش خیلی نگرانش بود و هرجا می دیدش داد می زد " محمـــــــــد می کشنت، محمـــــــــد می کشنت".


یادم هست وقتی شهدی حسن آبادی را تشییع می کردند همین آقای خوافی پور می گفت بیا بریزیم شهربانی، اسلحه ها را بگیریم ولی من مخالفت کردم و گفتم نخیر ما اجازه نداریم.در واقع یکی از رموز انقلاب اسلامی این بود که همه مطیع محض رهبری بودیم، ولایت پذیری در انقلابیون موج می زد.هیچ کس کار بی اجازه انجام نمی داد.
در همان مقطع منافقین شعار می دادند: "تنها ره رهایی ، جنگ مسلحانه ست" در مقابل ما هم شعار می دادیم " تنها ره رهایی اطاعت از امام است" شعار و عقیده آنان هرج و مرج به وجود می آورد و اختلاف عقیده از آسمان تا زمین بود.همین تندروی های آنان بود که راه را کج رفتند و در ورطه هلاکت افتادند. در بجنورد متاسفانه تعدادشان زیاد بود 15 تا 15 تا اعدام شدند.


الکی نبود که شب بگوییم مرگ بر شاه و صبح انقلاب پیروز شود نه اینگونه نبود. یادم هست چماق داران حمله کرده بودند و در حالت مستی شدید به هرکی می رسیدند سیر میزدندش و همه شیشه ها را پایین آورده بودند و فریاد می زدند جاوید شاه، جاوید شاه.من همان زمان یادم هست رفتم خانه و به خانمم گفتم یک پالتوی مردانه بلند بپوش و کمرت را هم محکم ببند و به دخترمان هم لباس پسرانه بپوشان و همین جا دم در بایست و این شمشیر تیز را هم به دست بگیر و اگر در خانه را شکستند اولین نفر که داخل شد را محکم بزن تا دو نیم شود. خودم هم جلوی در خانه حاجی مهمان نواز مراقب اوضاع بودم.


شما باید بروید و از کسانی که ادعایی ندارند و نامی نیز از آنان برده نمی شود مصاحبه بگیرید امثال حاجی محمدی مقدم که هم اکنون در مشهد زندگی می کند اما برای برنامه های دهه فجر گاهی به بجنورد می آید. ایشان یکبار در سالن گلشن سخنرانی کردند، من هم در آنجا حضور داشتم. ایشان گفت: می گویند چماقداران، چماقدار آنجا نشسته است و بعد به من اشاره کردند. تمام مسئولین هم در آنجا حضور داشتند من می خواستم سکته کنم. بعد حرفش را اصلاح کرد و گفت: چماقدار امام خمینی بود. همه صلوات فرستادند و من خیالم راحت شد.بعد که نوبت صحبت کردن من رسید رفتم بالا و گفتم من افتخار می کنم که نوکر امام خمینی بودم ، اما من چماقدار نبودم دانش آموران در ابتدا شیشه ها را می شکستند و شما اشتباه شنیدید من آنان را دعوت به انجام کارهای اساسی می کردم.من قبل تر هم عرض کردم که در شعار گفتم " ما بت شکنیم، شیشه شکن نیستیم" و در ضمن چماقدار هم نیستیم. بعد اسناد ساواک که علیه من صادر شده بود یکی یکی خواندم و مورد تقدیر جمع مسئولین واقع شد.


شخصی به نام خاکپور، شهید حسن آبادی را ترور کرد و در این ترور از اسلحه ای استفاده شده بود که گلوله های نازکی داشت و جای گلوله روی بدن مطهر ایشان مشخص نمی شد.عده ای القا می کردند که زیر دست و پا خفه شده است. تا اینکه بعدا مشخص شد گلوله از سینه اش وارد بدن شده است. ایشانرا وقتی برای غسل آوردند شخصی به نام حاجی حجت معماریانی ایشان را غسل می داد. من شهید زیاد دیده بودم، افرادی که آنچنان زخمی شده بودند که نصف سرشان نبود، اما در هنگام غسل و کفن شهدا تا بحال حضور نداشته بودم. ایشان را با مظلومیت زیادی می شستند. حاجی معماریانی وقتی غسلش داد آرام به ترکی گفت: پسر عزیزم، وقتی رفتی محضر ابی عبدالله سلام من را هم برسان. این اولین بار بود که من یک اینچنین تشییع جنازه ای را می دیدم. یادم می آید سال 38 وقتی محصل بودم یک سرهنگ ژاندارمری آنقدر شراب خورده بود ترکیده بود، او را با ساز و آهنگ تشییع می کردند من نوجوان بودم از آنها پرسیدم این طرف چی شده؟ گفتند این آنقدر عرق خورده ترکیده و شهید شده است! ببینید به چی شهید می گفتند! تفاوت از کجا بود تا کجا.


شهید حسن آبادی اولین شهید انقلاب بود که تشییع می کردند. حاجی معماریانی بوسیدش من هم بوسیدمش. ببینید هدف همان موقع هم کاملا روشن بود، به شهید می گفت توکه به دیدار امام حسین(ع) می روی سلام من را هم برسان. مطمئن بود که او نزد امام حسین می رود.اکثر شهدا همین طور بودند، می دانستند برای چی دارند می روند. برای اسلام، برای انقلاب. انقلاب ، تنها انفلاب ابی عبدالله بود بچه ها به امام حسین(ع) اقتدا می کردند و شعار شعار امام حسین بود، پرچم پرچم امام حسین بود در واقع این امتداد قیام ابی عبدالله و نهضت عاشورا بود. همه این را می دانستند. بچه ها می خواستند جبهه بروند می گفتند حسین حسین می گیم، می ریم کربلا، نمی گفتند پول،پول می گیم می ریم کربلا. مقام، مقام می گیم می ریم کربلا.این اقتدا کردن به آموزگار رشادت و شهادت بود، این رمز پیروزی انقلاب بود.

atrak.blogfa.com : گنجینه فرهنگها


[ دوشنبه 91/12/28 ] [ 10:45 عصر ] [ مهران گلی ] [ دلگویه های شما () ]

به گزارش سلام بجنورد به نقل از روابط عمومی اداره کل آموزش و پرورش خراسان شمالی، هادی برادران اظهار کرد: طرح مسعود پیله‌ور در بین طرح‌های رسیده به مرحله کشوری به عنوان برگزیده کشوری انتخاب شد.

وی افزود: هنرجوی رشته زنبور عسل و فارغ‌التحصیل سال گذشته هنرستان شهید هاشمی‌نژاد کارآفرین برتر کشوری در پرورش زنبور عسل شد.

برادران تصریح کرد: انگیزه بالا و پشتکار و جدیت در کار و علاقه هنرجو از عوامل موفقیت ایشان در رقابت‌های کشوری است.

وی بهره مندی مناسب از امکانات موجود، نیروی انسانی متخصص و کارآمد، برنامه ریزی در انجام آموزش‌های عملی، پشتیبانی درخور توجه مجموعه هنرآموزان در آموزش و انتقال تجارب به هنرجویان در هر رشته و همچنین حمایت‌های بی دریغ مدیریت اداره آموزش و پرورش شهرستان را می‌توان از عوامل موفقیت هنرجویان این هنرستان دانست.

مدیر هنرستان کشاورزی شهید هاشمی‌نژاد در خصوص هنرجویانی که جذب این مرکز می‌شوند، گفت: این هنرستان آمادگی لازم جهت آموزش هنرجویان در رشته‌های تعمیر موتور تراکتور، گاوداری صنعتی، پرورش قارچ، پرورش زنبور عسل، پرورش ماهی، مرغداری صنعتی، زراعت و باغبانی، ماشین‌های کشاورزی و دام‌پروری عمومی را دارد.

وی خاطرنشان کرد: باید تا حد امکان زمینه‌های رشد را برای جوانانی که با تلاش  کسب می‌کنند و هزینه‌های زندگی خود را تأمین می‌کنند، فراهم کنیم.


[ یکشنبه 91/12/27 ] [ 7:25 عصر ] [ مهران گلی ] [ دلگویه های شما () ]

بجنا

بجنا


[ یکشنبه 91/12/27 ] [ 7:20 عصر ] [ مهران گلی ] [ دلگویه های شما () ]
.: Weblog Themes By Iran Skin :.

درباره وبلاگ

<

شهدا شرمنده ایم شهرستان بجنورد

کانون منجی

هئیت حسین جان

آرشیو مطالب
امکانات وب


بازدید امروز: 119
بازدید دیروز: 313
کل بازدیدها: 3109633
Flag Counter