ابزار وبلاگ

مقتل ومصیبت امام حسین (ع) - شهرستان بجنورد
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

http://mehrangoli64.ParsiBlog.com
 
لینک های مفید
Online User


عـمـر بـن سـعد:

او فرمانده کل نیروهاى یزید در کربلا و از جمله کسانى بود که نامش در سـیـاهـه قـصـاص شـونـدگـان قـرار داشت.
او پیش از دستگیرى به سراغ مختار آمد و خود را معرفى کرد و با شروطى، امان‌نامه گرفت. اما پس از کشتار قاتلان امام حسین(علیه السلام) در کوفه، نامه‌اى از محمد حنفیه به مختار رسید مبنى بر این که جزای عمر بن سعد را بدهد. مختار دید بـعـضـى از شـروط امـان‌نامه توسط عمرسعد نقض شده است.
به همین بهانه، او را احضار کرد. او ابتدا قصد فرار داشت اما برایش میسر نشد. همین بهانه مختار را در کشتن او مصمّم ساخت .
او در مـقـابـل ابـو عـمـرو، رئیس شهربانى مختار مقاومت کرد تا امان بگیرد اما او را امان نداد. آنقدر بر پیکر او شمشیر زدند تا کشته شد و سر بریده‌اش را نزد مختار آوردند.
مختار از حفض فرزند عمر سعد پرسید: آیا او را مى‌شناسى؟ حفض گفت: در زندگى پس از او خیرى نیست .
مختار گفت: پس از او زندگى نخواهى کرد. سپس دستور داد او را نیز گردن بزنند، پس از آن که پـسر عـمـر سعد هم کشتـه شد اظهار داشت: یکى در مـقـابل خـون حسین(علیه السلام) و دیگرى در قبال على اکبر حسین ولى یکسان نیستند، به خدا قـسم اگـر سه چهارم قریش را بکشم تلافى یک بند انگشت حسین(علیه السلام) نشده است.(7) مختار سر بریده عمرسعد را به حجاز، نزد محمد حنفیه فرستاد. وقتى چشم فرزند امیرمؤمنان به سر بریده ابن سعد افتاد، فرمود:
«اَللّهـُمَّ لا تَنْسِ هذَا الْیَوْمَ لِلْمُخْتارِ وَاجْزِهِ عَنْ اهل بیت نَبِیِّکَ محمّدٍ(صلی الله علیه و آله) خَیْرَ الجَزاءِ. فَوَاللهِ ما عَلَى الُْمخْتارِ بَعْدَ هذا مِنْ عُتْبٍ» (8)؛ خدایا این روز مختار را داشته باش و او را از جانب خاندان پیامبرت محمد(صلی الله علیه و آله)، بهترین پاداش را عنایت فرما. به خدا سوگند، پس از این عتابى بر مختار نیست .


[ سه شنبه 91/9/7 ] [ 3:42 عصر ] [ مهران گلی ] [ دلگویه های شما () ]

مختار بن ابی‌عبیده ثقفی (زاده? 1 در طائف[4] – درگذشته? 67 هجری قمری در کوفه[4]) رهبر چهارمین قیام بعد از حادثه‌ی عاشورا ست. پنج سال بعد از آن حادثه او در کوفه به خون خواهی برخاست و بسیاری از عاملان حادثه را کشت و 18 ماه به حکومت رسید. در این مدت جنگ های زیادی کرد و در اولین جنگ خود عبید الله بن زیاد را نیز کشت. پس از آن نیز مناطق زیادی را به زیر سلطه ی عراق آورد. اما سرانجام با همکاری اشراف کوفه سپاه مصعب پسر زبیر از بصره او را شکست داد و کشت.
محتویات [نهفتن]
1 تولد و خاندان
2 تا حادثه‌ی عاشورا
3 در طی قیام عبد اللّه بن زبیر و توابین
4 دوران قیام و زمامداری
5 مجازات شدگان قیام
6 نبرد با عبید اللّه بن زیاد
7 نبرد با زبیریان و اشراف کوفه
8 سرانجام بستگان او
9 آرامگاه
10 موضع اهل بیت در برابر مختار
11 اختلافات تاریخ نگاران در مورد مختار
12 جستارهای وابسته
13 منابع
14 پیوند به بیرون
تولد و خاندان [ویرایش]مختار در سال اول هجری (622 پس از میلاد) زاده شد.مختار پسر ابوعبید پسر مسعود پسر عمرو پسر عمیر پسر عوف پسر قسى پسر هنبه پسر بکر پسر هوازن است. قبیله نامدار و گسترده‌اى از هوازن، از اعراب منطقه طائف می‌باشد. خاندان مختار از شیعیان وفادار به اهل بیت بودند. لقب مختار کیسان به معنی باهوش و زیرک است، وجهه تسمیه فرقه کیسانیه از لقب مختار اتخاذ شده است. کنیه مختار ابو اسحاق است. لقب کیسان را علی بن ابی طالب به او داد.[5].
پدر مختار، ابوعبیده ثقفى است که در اوایل خلافت عمر از طائف به مدینه آمد و در آنجا ساکن شد.[6] او یکى از سرداران بزرگ جنگ با ارتش ایران در زمان عمر بود. مختار در هنگامی که سیزده سال داشت در جنگ یوم الجسر به همراه پدرش شرکت کرد.[7] ماجراى او در واقعه یوم الجسر در جنگ با ارتش ایران در منطقه بصره معروف است.[8]
مادر مختار دومه است که از زنان با شخصیت بود و او را صاحب عقل و راى و بلاغت و فصاحت دانسته‌اند. مادر مختار هنگامی که او از عبدالله بن زبیر به صورت عجولانه درخواست حکومت عراق عرب را کرد، انتقاد نمود.[9][10] او ادب و فضائل اخلاقى را از اهل بیت محمد آموخت [11] و در آغاز جوانى، همراه با پدر و عموى خود براى شرکت در جنگ با لشکر ایران به عراق آمد و خاندان او همانند بسیارى از مسلمانان صدر اسلام، در عراق و کوفه ماندند. مختار در کنار علی بود و پس از کشته شدن او، براى مدتى کوتاه به بصره آمد و در آنجا ساکن شد.[12]
اگرچه فرقه‌ی کیسانیه منسوب به او است. امّا مورّخان در صحت این ادعا اختلاف دارند. [13]
تا حادثه‌ی عاشورا [ویرایش]مختار بعد از صلح حسن بن علی به کوفه رفت و چون حسن بن علی را یاری نکرده [14] بود برای جبران این اتفاق او در زمره کسانی بود که از کوفه به حسین بن علی نامه نوشت.[15]. خانه مختار محل ورود مسلم بن عقیل بود[16]. پس از آن که مسلم پسر عقیل وارد کوفه شد، مستقیما به خانه مختار وارد شد، مختار او را گرامى داشت، رسما از او پشتیبانى کرد[17]، و با او بیعت کرد. با ورود ابن زیاد به کوفه، مسلم صلاح دید به خانه هانی بن عروه نقل مکان کند. مختار نیز به منطقه خطرنیّه و اطراف کوفه براى جمع آورى افراد و گرفتن بیعت براى مسلم حرکت کرد. امّا با دگرگونى اوضاع کوفه و تسلیم مردم در مقابل ابن زیاد، دوباره به کوفه بازگشت. [18][19]
عبیدالله بن زیاد دستور داد که دعوت کنندگان حسین بن علی و طرفداران مختار با او بیعت کنند، وگرنه دستگیر و اعدام مى‌شوند.(نیازمند منبع) وی طی ماجرایی طولانی هانی و مسلم را دستگیر و اعدام کرد. ابن اثیر در این زمینه گفته است: «ابن زیاد پس از مسلط شدن بر اوضاع و شهادت مسلم و هانى، به شدت در جست و جوى مختار بود و براى دستگیرى او جایزه‌اى معیّن کرد.» [20].
وی همچنین گفته است: «هنگام دستگیرى مسلم و هانى، مختار در کوفه نبود و او براى جذب نیرو به اطراف شهر رفته بود و وقتى خبر ناگوار دستگیرى مسلم را شنید، با جمعى از افراد و یارانش به کوفه آمد. هنگام ورود به شهر، با نیروهاى مسلح ابن زیاد برخورد کرد و در پى یک گفت و گوى لفظى شدید، بین آنان و مختار و افرادش، درگیرى پیش آمد و فرمانده آن گروه مسلح کشته شد و افراد مختار متفرق شدند، زیرا مقاومت را به صلاح ندیدند، مختار از آنان خواست محل را ترک گویند تا ببینند چه پیش خواهد آمد.» [21] یکى از دوستان مختار به نام هانى پسر جبّه، نزد عمرو پسر حریث، نماینده ابن زیاد رفت و ماجراى مخفى شدن مختار را به عمرو اطلاع داد. عمرو به آن شخص گفت: به مختار بگوید مواظب خود باشد که تحت تعقیب است و در خطر مى‌باشد. مختار به حمایت عمرو بن حریث نزد ابن زیاد رفت. وقتى چشم ابن زیاد به مختار افتاد، فریاد زد: تو همانى که به یارى پسر عقیل شتافتى؟ مختار قسم یاد کرد که من در شهر نبودم و شب را هم نزد عمرو بن حریث به سر بردم.[22]. به هر حال عبیدالله بن زیاد مختار را دستگیر کرد و به جرم همراهی با مسلم، او را کتک زد[23] و از این جریان، زخمی بر چشم مختار به یادگار ماند و او قسم خورد که عبیدالله را تکه تکه کند. عبیدالله او را به زندان انداخت و او تا بعد از واقع? کربلا در زندان بود. مختار، زائده بن قدامه را سری نزد شوهر خواهر خود، عبدالله پسر عمر، به مدینه فرستاد و به او گفت: که ماجرا را به عبدالله پسر عمر بگوید و او از یزید برای او درخواست بخشش کند. عبدالله، همسر صفیه (خواهر مختار) بود. یزیـد بن معاویه و دیگر امویان برایش احترام و ارزش قائل بودند. او نامه‌اى براى یزید بن معاویه فرستاد و براى مختار، که دامادش بود، درخواست عفو کرد. یزید نیز بلافاصله، نامه‌اى به عبیدالله پسر زیاد نوشت که به محض رسیدن نامه، مختار را از زندان رها ساخت. مختار با نامه یزید از زندان آزاد شد و عبیدالله پسر زیاد او را طلبید و به او اشاره کـرد که اگر نامه یزید بن معاویه نبود، تو را مى‌کشتم، عبیدالله پسر زیاد به او گفت از کوفه خارج شو. مختار به عبیدالله پسر زیاد گفت: من براى انجام زیارت کعبه به مکه مى‌روم و با این بهانه به نزد عبدالله پسر زبیر آمد.[24]. گفته شده او چشم خود را به دلیل شلاق‌هایی که به دستور ابن زیاد به او زده شد، از دست داد.[25]
در طی قیام عبد اللّه بن زبیر و توابین [ویرایش]وی مجبور شد به زادگاه خودش طائف بازگردد. او یک سال در طائف بود و با وساطت عبدالله بن عمر از زندان آزاد شد و پس از مدتی به طائف و سپس مکه رفت و با عبدالله بن زبیر حاکم مکه بیعت کرد؛ به شرط آنکه ابن زبیر در هر کاری با او مشورت کند و بعد از پیروزی، حکومت عراق عرب را به او بسپارد. [26]
در سال شصت وسه هجری سپاهیان یزید به فرماندهی حصین پسر نمیر، مکه را محاصره کردند. مختار نیز در کنار دیگر مسلمانان بشدت از حرم دفاع کرد و شجاعتی کم نظیر از خود نشان داد. تا اینکه به علت مرگ یزید محاصره پایان یافت و سپاه شام بازگشتند و خلافت عبدالله پسر زبیر تثبیت شد. مختار بعد از مرگ یزید؛ 5 ماه در کنار او بود، اما خبری از حکومت عراق عرب نشد. در نتیجه راه خود را از پسر زبیر جدا کرد.
مختار ابتدا می خواست از علی بن حسین (امام سجاد) تاییدیه بگیرد اما ایشان روی خوشی به او نشان نداد و لذا با محمد حنفیه مذاکره کرد. محمد حنفیه جواب مبهمی به او داد. مختار این جواب را نشانه تایید تلقی کرد و برای خون خواهی از قاتلان حسین بن علی و تشکیل حکومت مستقل راهی کوفه شد. وی 6 ماه پس از مرگ یزید و در ماه رمضان به کوفه رسید. در این زمان کوفه به دست طرفداران عبدالله پسر زبیر افتاده بود.[نیازمند منبع]
وی در این زمان فقط به دو چیز فکر می کرد: بدست گرفتن قدرت و انتقام از قاتلین حسین بن علی[27]
ورود او به کوفه مصادف با آمادگی توابین به فرماندهی سلیمان پسر صرد خزاعی برای خروج از شهر بود، اما هیچ فعالیتی (حتی مشورت) در کمک به سلیمان بن صرد و قیام توابین نکرد.[28]
پس از خروج توابین از شهر، قاتلان حسین بن علی که از ناحیه مختار هراس زیادی داشتند، حاکم زبیری کوفه، عبدالله بن یزید را وادار کردند تا مختار را زندانی کند. مختار دوباره زندانی شد.[29] در این هنگام خبر شکست و بازگشت توابین به کوفه رسید. مختار پس از مدتی دوباره با شفاعت عبدالله بن عمر نزد ابن زبیر آزاد گردید.[30]
گویا مختار با سلیمان بن صُرَد خزاعی رهبر شیعیان کوفه در رقابت بود. او می گفت سلیمان دید سیاسی ندارد و فقط می‌خواهد خود و ما را به کشتن می دهد. تلاش های مختار جمع بزرگی از شیعیان را از اطراف سلیمان پراکنده ساخت و از ده هزار نفر سپاه او فقط چهار هزار نفر با او به جنگ عبیدالله زیاد رفتند.[31]
دوران قیام و زمامداری [ویرایش]مختار خود را نماینده محمد حنفیه در کوفه معرفی کرد.[32] و مردم را به قیام دعوت کرد. علی بن حسین امام چهارم شیعیان به محمد حنفیه: «یا عم لو ان عبدا زنجیا تعصب لنا اهل البیت لوجب علی الناس موازرته و قد ولیتک هذا الامر فاصنع ماشئت؛ عموجان! اگر برده سیاهی به حمایت از ما برخاست بر مردم واجب است که او را کمک کنند و من مسئولیت این امر «ورود در قیام مختار را» به تو واگذار کردم هر گونه که خواستی عمل کن.»[33]
هنگامی که عده ای برای سنجش صحت این ادعا به نزد محمّد حنفیه آمدند، وی گفت: «اما ما ذکرتم من دعاء من دعاکم الی الطلب بدمائنا فوالله لوددت ان الله انتصر لنا من عدونا بمن شاء من خلقه؛ در مورد آنچه گفتید که کسی شما را دعوت کرده تا انتقام خون اهل بیت را بگیرید، به خدا من دوست دارم تا خداوند به دست هر کس که خود از بندگانش خواهد، انتقام ما را بگیرد».[34].آنها این سخن را حمایت از مختار دانستند و این باعث شد او در کوفه جایگاه ویژه ای یابد. لذا بسیاری از آنها با او بیعت کردند. و از میان آنها سپاه بزرگی از قبایل قدرتمند شیعه فراهم شد. شامل:
قبایل قدرتمند نخعی به ریاست ابراهیم پسر مالک اشتر. او تاثیر زیادی در پیروزیهای مختار و شکست او داشت.
دیگر قبایل قدرتمند شیعه، مانند قبایل یمنی.
موالی: بیشتر اعراب به دلیل تعصّب نژادی و قبیله ای از عجم، یعنی غیر عرب متنفّر بودند. ظهور اسلام و «برابری مسلمانان» این اخلاق را قدری تغییر داد، امّا کسانی که پس از اشغال کشورشان اسیر می‌شدند، و در مقابل آزادی مسلمان می شدند، گاه برای تحقیر «موالی» به معنای «آزاد شدگان» نامیده می شدند. اکثر موالی کوفه ایرانی بودند و در بدترین وضعیت ممکن زندگی می کردند. آنها بدلیل خشم عمیق از امویان و اعراب و قاتلین اهل بیت به مختار پیوستند. آنها اکثریت پیروان مختار را تشکیل می دادند. به طوری که تاریخ نگاران قیام توابین را عربی و قیام مختار را عجمی می‌دانند. به طوری که وقتی یکی از سرداران شام برای مذاکره با ابراهیم بن مالک اشتر به اردوگاه او می‌رفت از ابتدای لشکر تا خیم? ابراهیم، حتی یک کلم? عربی نشنید[35]. این گروه به جند الحمراء یا لشکر سرخ معروف شدند.[36]
اعراب کوفه: از آنجا که کوفه مرکز شیعیان عراق بود و اشراف کوفه با او مخالف بودند مختار کوشید از قدرت مردم، از جمله کسانی که در قیام توابین شرکت نکردند، یا از آن بازگشتند به نفع خود و اهل بیت و در مقابل اشراف استفاده کند.
وی با شعار توابین؛ «یا لثارت الحسین؛ به خونخواهی حسین» و شعار «یا منصورُ اَمِت؛ اى پیروز، بمیران» که پس از پیروزی در جنگ بدر رایج شده بود، در چهارشنبه 16 ربیع‌الثانی 66 (قمری) [37] و به نقلی در شب 14 ربیع الاول سال 66 هجری [38] در کوفه به پاخواست. عبدالله بن مطیع فرماندار مصعب بن زبیر در کوفه مخفیانه گریخت و پنج سال بعد از واقعه کربلا دوران زمامداری هجده ماهه مختار آغاز شد.
او تجهیز و جمع‌آوری سپاهی به کمک ابراهیم پسر مالک اشتر قلمرو کوفه را تا موصل گسترش داد و بدین ترتیب مناطقی چون مدائن، و قلمرو ارمنیان، آذربایجان، ری، اصفهان، حلوان(سر پل ذهاب)، اران، حوران، ماهیان، نیز زیر سلطه عراق قرار گرفت؛ و فقط بصره و حجاز زیر سلطه ی آل زبیر بود. [39]
در این زمان مختار با سه دشمن روبرو بود:
سپاه شام
از مسببان واقعه کربلا خصوصاً اشراف کوفه
زبیریان بصره
اولین اقدام او پس از بدست گرفتن قدرت، خونخواهی از گروه دوم بود. اگرچه بسیاری از آنها در قیام مختار به بصره گریختند، در اکثر اسناد کشته شدگان به دست مختار را حدود 3000 نفر را ذکر کرده اند[نیازمند منبع]. البته در بحار الانوار این تعداد 18?000 نفر بیان شده.[40] امّا از آنجا که لشکر عمر سعد 10?000 نفره بوده[نیازمند منبع]، بسیاری گریخته اند، بسیاری به اجبار در لشکر عمر سعد بوده اند و بعدها با توابین قیام کردند[41]، این عدد بعید است.
مجازات شدگان قیام [ویرایش]از جمله قاتلان و مسببان واقعه کربلا که بوسیله مختار مجازات شدند:[42]
فرد جنایت کیفر
شمر فرمانده پیاده سوار لشگر یزید و سر حسین را از تن جداکرد گردنش را زدند و بر بدنش اسب تاختند
خولی او سرحسین را بر نیزه زد و گوشه‌واره از گوش زنان کند[43] کشته او را در آتش انداخت و خاکسترش را بر باد داد
ابن زیاد حاکم کوفه در جنگ موصل کشته شدوجسدش را به آتش کشیدند[44]
عمر بن سعد فرمانده سپاه یزید و شوهرخواهر مختار مختار کفش خود را پوشید و صورت عمر سعد را زیر کفش خود قرار داد سپس دستور داد سر عمر سعد را ببرند
شرجیل بن ذی الکلاع از پشت سر سیلی به حسین زده بود او را به آتش سوزاندند
حصین بن نمیر از فرماندهان گروه ‏تیرانداز به سپاه حسین در نزدیکی موصل کشته شد
نافع بن مالک کسی‌که آب را بر حسین بست 
عمرو بن حجاج فرمانده جناح راست لشگر عمر بن‌سعد پس از فرار از دست مختاردر بیابانی از شدت تشنگی، مرد.
بشر بن خوط قاتل جعفر بن عقیل گردنش را زدند و جسدش را در آتش سوزاندند.
بحدل بن سلیم انگشت حسین را برای انگشترش برید هر دو دست و پایش را قطع کردند و آنقدر در خون خود غلطید تا مرد..
زید بن ورقاء با شمشیر، دست راست ‏عباس بن علی را از کار انداخت او را که رمقی در بدنش بود، زنده در آتش سوزاندند
حکیم بن طفیل پس از قطع دست راست عباس، دست چپ عباس را از کار انداخت آنقدر بر بدن آن تیز زدند تا مانند خارپشت شد و به هلاکت رسید
سنان بن انس کسی‌که نیزه بر پشت حسین زد دست و پایش را بریدند و هنوز جان داشت که او را در دیگ روغن جوشان افکندند [45][46]
عبدالله بن اُسَید کسی‌که خیمه‌ها را آتش زد 
مالک بن نسیر با شمشیر بر سر حسین زد دست و پای او را بریدندو به خود پیچید تا مرد
اسحاق بن حیوه پیراهن حسین را به سرقت برد و پوشید 
حارث بن نوفل کسی‌که تازیانه به زینب زد 
مرة بن منقذ قاتل علی اکبر اول دو دست او را بریدند، بعد زبانش را از دهانش بیرون کشیدندو بعد تنش را در آتش سوزاندند
حرمله قاتل علی اصغر دست و پاى او را بریدند، سپس او را بآتش سوزاندند[47]
اخنس بن مرثد از جمله 10نفری که بر بدن حسین اسب تاختند با اسب های تازه نعل، بر بدنشان تاختند
اسحاق بن حیوه از جمله 10نفری که بر بدن حسین اسب تاختند با اسب های تازه نعل، بر بدنشان تاختند
صالح بن وهب از جمله 10نفری که بر بدن حسین اسب تاختند با اسب های تازه نعل، بر بدنشان تاختند
هانی بن ثبیت حضرمی از جمله 10نفری که بر بدن حسین اسب تاختند با اسب های تازه نعل، بر بدنشان تاختند
نبرد با عبید اللّه بن زیاد [ویرایش]سپاه او سپس لشکر عبیدالله بن زیاد را در موصل شکست داد که عبیدالله نیز در این نبرد کشته شد.[48]
نبرد با زبیریان و اشراف کوفه [ویرایش]به دلیل پشتیبانی موالی [49] خصوصاً اسیران دیلمی کوفه و نیز خیانت کوفیان پشتیبانی بزرگان عرب را از دست داد. ابراهیم در محاصره سپاه عبدالملک بن مروان بود و نمی‌توانست به یاری مختار بیاید. سرانجام با سپاهی اندک به مصاف مصعب بن زبیر رفت و کشته شد.[50]
نقلی است که ابراهیم بن مالک اشتر از مختار کناره گرفت و به اشراف کوفه در بصره پیوست.[51][52] ابن اعثم سخن صریحی را از زبان مختار آورده که چشم به کمک ابراهیم دوخته، می‌گوید: «عجب مصیبتی است امروز، ای کاش ابراهیم در کنارم بود؛ اما او مرا رها کرد و من چاره‌ای جز تن دادن به مرگ ندارم».[53] مدت زمام‌داری مختار در کوفه یک‌سال و نیم بوده است.[54] هنگامی که کشته شد، 67 سال از عمرش سپری شده بود و کشته شدنش روز چهاردهم ماه رمضان سال 67 اتفاق افتاده‌است.[55]
سرانجام بستگان او [ویرایش]پس از او دو همسرش، یکی دختر نعمان بن بشیر انصاری و دیگری دختر سمرة بن جندب، مورد بازجویی زبیری‌ها قرار گرفتند. دختر سمره درباره مختار گفت که هرچه شما درباره او عقیده دارید من نیز عقیده‌ام همان است! اما دختر نعمان درباره مختار گفت: «انه کان عبدا من عباد الله الصالحین»؛ او بنده‌ای از بندگان صالح خداوند بود. مصعب بن زبیر او را نیز به قتل رساند.[56]
آرامگاه [ویرایش]پس از کشته‌شدن مختار توسط مصعب بن زبیر، پیکر او در دیوار قصر الاماره نزدیک مسجد کوفه مدفون شد، این قبر مخفی ماند تا اینکه سید مهدی بحرالعلوم در زمان خود به جستجو و آشنایی با آثار و محراب‌های مسجد پرداخت، سید در آن زمان ترجیح داد مسجد کوفه با خاک مدفون شود چون زمین مسجد پائین‌تر از دیگر سرزمین‌های منطقه بود و در نتیجه آبهای سطحی در آن جریان پیدا می‌کرد، پیرو دستور آیت‌الله بحرالعلوم زمین مسجد کوفه که عمق آن مساوی مقام پیامبر و خانه حضرت نوح بود با خاک پاک پر شد تا از آلودگی‌ها در امان نگه داشته شود در جای همان محراب‌ها بر روی خاک محراب‌های جدید ساخته شد همان‌گونه که اکنون هم نمایان است.
در زمان بررسی‌ها جستجوی آثار مسجد که از طرف سید و جمعی از علما صورت گرفت، سید قبر پنهان شده‌ای را پیدا کرد و جایگاه آن قبر انتهای راه‌رو در زیرزمین و به طرف خارج مسجد به سمت قصرالأماره بود و بر آن قبر سنگی یافتند که بر آن اسم و لقب مختار نوشته شده بود.[57]
پس از یافتن قبر، محسن الحاج عبود شلاش ساختن حرم جدید و بزرگی برای مختار را بر عهده گرفت و آن‌را به رواق حرم حضرت مسلم از سمت جنوب ملحق کرد،[58] و برای قبر پنجره‌ای آهنین قرار داد و درب راه‌رو که در حجره‌ای در کنج مسجد کوفه قرار داشت را مسدود کرد. علامه شیخ عبدالحسین تهرانی از شاگردان برجسته صاحب جواهر و وصی امیرکبیر، وقتی برای زیارت عتبات عالیات وارد عراق شده بود، نسبت به تعمیر و تجدید بنای مزار مختار همت گماشت. علامه امینی به نقل از کتاب مزار شهید، زیارتنامه‌ای جالب برای مختار نقل می‌کند و از این زیارتنامه، که شهید آن را نقل کرده‌است، معلوم می‌شود که قبر مختار از دیرزمان، مورد علاقه شیعیان و آزادمردان بوده و ابن بطوطه نیز در سفرنامه خود به آن اشاره کرده‌است.[59] ضریحی از چوب روی قبر او نصب شده و پنجره‌ای در زاویه شرقی به دیوار مسجد کوفه (سمت جنوب) باز می‌شود. قطعه سنگی از قرن دوم هجری به خط کوفی دارد که روی آن نوشته‌اند: «هذا قبر مختار بن ابی عبیدة الثقفی الآخذ بثارات الحسین».[60]
موضع اهل بیت در برابر مختار [ویرایش]پس از قیام. در روایتی آمده‌است: هیچ زن هاشمیه‌ای بعد از شهادت حسین موهایش را شانه و خضاب نکرد تا زمانی که مختار سر ابن زیاد را برای فرزندش فرستاد.[61] چون امام سر عبیدالله را دید، گفت دوزخ جای او باد! بعضی گفته‏ا ند علی بن حسین را پس از شهادت پدرش جز آن روز خندان ندیدند.[62] و ابن عبدریه نوشته‌است: «سر عبیدالله را هنگامی نزد علی بن حسین آوردند که نیم‌روز بود و او ناهار می‏خورد. چون سر را دید گفت: سبحان‌الله، کسی فریفته دنیا نمی‏شود مگر آنکه حق نعمت خدا در گردنش نباشد وقتی سر پدرم را نزد ابن زیاد آوردند غذا می‌خورد.»[63][64] در نقلی دیگر آمده است که سر به سجده نهاد و فرمود: «حمد و سپاس خداوندی را که انتقام مرا از دشمنم گرفت؛ خداوند پاداش نیک به مختار عنایت فرماید.»[65]
پس از مرگ. محمد بن علی(نوه حسین)(علیهم السلام) فرمود: «به مختار ناسزا نگویید چون او قاتلین ما را به سزای عمل ننگین آن‌ها نشاند و زن‌های بی‌شوهر ما را شوهر داد و در شرایط تنگدستی مختار ما را کمک کرد.»[66]
اختلافات تاریخ نگاران در مورد مختار [ویرایش]مورخین، اعم از شیعه و سنی در مورد شخصیت مختار اختلاف نظر دارند برخی او را مستحق لعن و نفرین می‌دانند و گروهی او را بسیار مدح و ستایش می‌کنند.[67] اموی‌ها و زبیری‌ها کوشیدند تا انواع و اقسام اتهامات را به او نسبت دهند. اتهاماتی چون ادعای «نبوت» برای خودش،[68] ادعای «مهدویت» برای ابن حنفیه و تأسیس فرقه کیسانیه[69] و شایع‌تر از همه نسبت دادن لقب «کذاب» به مختار است که اغلب این نسبت‌ها، بعد از مرگ مختار به او نسبت داده شده‌است.[70]
محمد حسین‌ جعفری می گوید مختار شیعه بود ولی امامت علی بن حسین قبول نداشت و معتقد بود که امامت باید از جناب محمد بن علی حنفی که برادر ناتنی حسین بود، ادامه بابد[71]
مجلسی درباره مختار می گوید:
« مختار، فضایل اهل بیت پیامبر اکرم را بیان مى‌کرد و حتى مناقب امیرالمؤمنین و امام حسن و امام حسین را براى مردم منتشر مى‌ساخت و معتقد بود که خاندان پیامبر از هر کس براى امامت و حکومت پس از پیامبر سزاوارترند و از مصایبى که بر خاندان پیامبر وارد شده، ناخشنود بود.»[72]  »
بسیاری از علمای شیعه، این اتهامات را ساخته? دشمنان مختار از زبیریان و امویان که از او ضربه خوردند دانسته‌اند، که پس از مرگش به وی نسبت داده‌اند.[73][74][75] برخی می‌گویند مختار در باطن برای تصاحب حکومت عراق قیام کرد.[76].
مختار قاتلان حسین را «مثله» می‌کرد، اعضایشان را می‌برید[77] و این کار حتی در جنگ با کفار ممنوع است.
سید جعفر شهیدی نیز در این باره آورده‌است:
« ... از نو قتل‌گاه، بلکه قتل‌گاه‌های دیگری به راه افتاده، اما این بار قربانیان، آن پاکان و عزیزان خدا نبودند، دژخیم‌هایی بودند که دست‌هایشان تا مرفق، در خون آزادگان رنگین شده بود.
امروز وقتی ما داستان کشتار مختار، پسر ابی‌عبیده ثقفی را می‌خوانیم، اگر سری به کتاب‌های حقوقی زده باشیم، ممکن است چنان انتقامی را تا حدی خشن بدانیم و بگوییم: چرا چنان کردند؟ یکی را چون گوسفند سر بریدند و یکی را شکم پاره کردند و دیگری که تیری به فرزندی از فرزندان حسین (علیه‌السلام) افکنده و آن جوان که دست را سپر ساخته و تیر، دست و پیشانی او را شکافته بود، همان کیفر دادند، دیگری را در دیگ روغن جوشان افکندند و دست و پای آن یکی را به زمین دوختند و اسبان را روی آن گذراندند، چنانکه نوشته‌اند، تنها یکجا دویست و چهل و هشت تن را، که در قتل حسین و یاران او شریک بودند، طعم اینگونه کیفرها چشاندند؛ ما این داستان‌ها را می‌خوانیم و در آن نوعی قساوت می‌بینیم، اما باید دانست که قضاوت مردم سیزده قرن بعد درباره کردار پیشینیان درست نیست.[78]
  »
توفیق اعلم، دانشمند معاصر، درباره انتقام مختار مى‌گوید:«تنها برخورد قاطع و خونبارى که در تاریخ از ملامت مصون مانده و عذر آن پذیرفته شده همین کار عادلانه مختار است.»[79]
جستارهای وابسته [ویرایش]مختارنامه (مجموعه تلویزیونی)
مختاریه
کیسانیه
کیسان
کیان (سردار ایرانی)
منابع [ویرایش]↑ بحارالانوار، ج 45، ص 350؛ کامل ابن اثیر، ج 4، ص 171?
↑ بحارالانوار، ج 45، ص 345؛ قاموس، محمد بن یعقوب فیروز آبادى، ج 1، ص 257؛ وفیات الاعیان، ابن خلکان، ج 4، ص 172?
↑ بحارالانوار، ج 45،؛ رجال کشى، ص 127?از قول اصبغ بن نباته از یاران علی علیه السلام چنین می‌گوید.
↑ 4?0 4?1 تاریخ طبرى، محمد بن جریر طبرى، ج 6، ص 7؛ تاریخ یعقوبى، احمد بن ابى یعقوب، ج 2، ص 258؛ کامل فى التاریخ، ابن اثیر، ج 4، ص 163؛ بحار الانوار، محمدباقر مجلسى، ج 45، ص 350?
↑ معجم قبائل العرب، عمر رضا کحاله، ج 1، ص 148- 149؛ شرح نهج البلاغه، ابن ابى الحدید معتزلى، ج 8، ص 303?
↑ بحارالانوار، ج 45، ص 345؛ قاموس، محمد بن یعقوب فیروز آبادى، ج 1، ص 257؛ وفیات الاعیان، ابن خلکان، ج 4، ص 172?
↑ الغارات، ابراهیم بن محمد ثقفى، ج 2، ص 517؛ کامل ابن اثیر، ج 2، ص 433?
↑ انساب الاشراف، ج 6، ص 375؛ بحارالانوار، ج 45، ص 350?
↑ فیلم نامه مختارنامه
↑ انساب الاشراف، ج 6، ص 375؛ بحارالانوار، ج 45، ص 350?
↑ مقتل الحسین، عبدالرزاق موسوى مقرم، ص 167؛ حیاة الامام الحسین، باقر شریف القرشى، ج 3، ص ‍ 454?
↑ الاعلام، خیرالدین الزرکلى، ج 8، ص 70?
↑ مختار ثقفی (مختار بن ابی عبیده ثقفی)
↑ فیلم نامه مختارنامه
↑ دو قرن سکوت. عبدالحسین زرین کوب
↑ روضة الصفا، ج3، ص 208
↑ الارشاد، ص 205؛ تاریخ طبرى، جلد 5، صفحه 355?
↑ فلسفه قیام مختار. www.findfa.com. بازدید در تاریخ 6 دسامبر 2010.
↑ درباره مختار ثقفی (فارسی). وب‌گاه خیمه. بازدید در تاریخ آبان 1389.
↑ تاریخ طبرى، ج 5، ص 381؛ کامل ابن اثیر، ج 4، ص 36?
↑ کامل ابن اثیر، ج 4، ص 169?
↑ مقتل الحسین(ع)، ابى مخنف، ص 268-270?
↑ ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ص 160
↑ ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ص 169
↑ قیام مختار (فارسی). وب‌گاه حوزه. بازدید در تاریخ آبان 1389.
↑ فیلم نامه مختارنامه
↑ عبدالملک بن مروان(قسمت اول تا پایان قیام مختار)
↑ مختار و توابین؛ (تأملی در دو جنبش و تعاملات آنها) (فارسی).
↑ مختار بن ابی عبیده ثقفی (فارسی). دانشنامه رشد.
↑ اخطب خوارزمی، مقتل الحسین (ع)، ج2، ص 202
↑ عبدالملک بن مروان(قسمت اول تا پایان قیام مختار)
↑ کامل ابن اثیر، ج 4، ص 172
↑ سیاست و حکومت در سیره امام سجاد. وبگاه راسخون.
↑ تاریخ الطبری، ج 4، ص 393؛ الفتوح، ج 5، صص 91، 92، 93
↑ عبدالحسین زرین کوب، دو قرن سکوت ص 98
↑ الاخبار الطّوال، ص 293.
↑ چه کسانی به دست «مختار» کشته شدند؟ (فارسی).
↑ عبدالملک بن مروان(قسمت اول تا پایان قیام مختار)
↑ مختار ثقفی (مختار بن ابی عبیده ثقفی)
↑ بحار الانوار، ج 45، ص 386: او قاتلان و مسببان واقعه کربلا را به مجازات ‌رساند تا این که 18هزار نفر از آن‌ها را در دوران حکومتش که هیجده ماه بوده‌است کشت.
↑ مرتضی مطهری در کتاب حماسه حسینی می گوید هنگام حادثه عاشورا تمام مردان را با سپاه عمر سعد از کوفه برای جنگ با حسین بن علی خارج کردند.
↑ دشمنان اامام حسین(ع) دایره المعارف طهور
↑ انقلاب تکاملی اسلام، ص 824
↑ انساب الاشراف، ج 6، ص 426.
↑ بحارالانوار، ج 45، ص 375
↑ حکایة المختار ص 45
↑ محجّة البیضاء، ج 4، ص 241
↑ تاریخ اسلام، علی‌اکبر فیاض، چاپ سال 1374، دانشگاه تهران، ص 184.
↑ الاخبار الطّوال، ص 293.
↑ قیام مختار (فارسی). کتاب‌همشهری - میرشکاک.
↑ عبدالملک بن مروان (قسمت اول تا پایان قیام مختار) (فارسی). وبگاه تاریخ اسلام.
↑ نقش ابراهیم بن مالک اشتر نخعی؛ در حوادث سیاسی عراق (فارسی).
↑ ابن اعثم کوفی، کتاب الفتوح، ج 6، ص 190
↑ تنقیح المقال، مامقانی، ج 3، ص 206
↑ کامل، ابن اثیر، ج 4، ص 278.
↑ قیام مختار. رسول جعفریان.
↑ ابو اسحاق. وبگاه رسمی مسجد کوفه وعتبات.
↑ تنزیه المختار، ص 14 13
↑ رحله، ابن بطوطه، ص 232.
↑ نقشه مسجد کوفه و آثار آن. کتابخانه تخصصی حج.
↑ جامع الرواة، ج 2، ص 220
↑ تاریخ یعقوبی، ج 2، ص 6.
↑ عقد الفرید، ج 5، ص 143.
↑ بحار، ج 45، ص 334 336.
↑ بحارالانوار، ج 45، ص 336.
↑ اختیار معرفة الرجال، ص 125.
↑ معجم رجال الحدیث، ج19، ص 102
↑ خاندان پیغمبر (ص). بامداد اسلام، عبدالحسین زرین کوب.
↑ ابن حزم اندلوسی، الفصل فی الملل و الاهواء و النحل، بیروت، ج 5، ص 35
↑ قیام مختار. رسول جعفریان.
↑ جعفری, حسین‌محمد. "پس از کربلا" (in فارسی). تشیع در مسیر تاریخ. 
↑ بحارالانوار، ج 45، ص 352?
↑ سیدابوالقاسم خوئی، معجم رجال الحدیث، ج 19، ص 105 110
↑ علامه امینی، الغدیر، ج 2، ص 343
↑ سید جعفر شهیدی، تاریخ تحلیلی اسلام، ص 93 95
↑ داستان‌های ما. علی دوانی.
↑ مناقب، ج 4، ص 133.
↑ پس از پنجاه سال پژوهشی تازه پیرامون قیام امام حسین(علیه‌السلام)، سید جعفر شهیدی، ص 193 194.
↑ اهل بیت، توفیق اعلم، ص 517


[ سه شنبه 91/9/7 ] [ 3:37 عصر ] [ مهران گلی ] [ دلگویه های شما () ]

همزمان با انتقال ضریح جدید حرم مطهر حضرت امام حسین(ع) از ایران ب? عراق، شیعیان کربلای معلی و مقامات دولتی عراق ، مراتب تشکر و قدردانی خود را ب? مقامات جمهوری اسلامی ایران و بعثه مقام معظم رهبری ، ابراز کردند


ب? گزارش خبرنگار خبرگزاری فارس در کربلای معلی ، "نوری لطیف" عضو شورای استانداری استان کربلا در گفت‌وگو با خبرنگار خبرگزاری فارس، نصب ضریح جدید حرم مطهر حضرت امام حسین(ع)  را هدی?ای ویژ? ایران ب? خادمان حضرت امام حسین عنوان کرد و گفت: انتقال این ضریح مقدس همزمان با فرارسیدن ماه محرم هدی?ای ویژ? از طرف ایران ب? تمامی شیعیان جهان است.
ضریح جدید حضرت امام حسین (ع)
 
وی مراتب تشکر و قدردانی خود و شورای استانداری کربلا را ب? تمامی تمامی کسانی ک? در این امر مقدس شرکت کرد?اند، ابراز کرد و افزود: جا دارد از هم? استادان برجست?ای ک? در ساخت این ضریح مقدس ، شرکت کرد?اند ، قدردانی کنم.
"علی الکربلایی" از مغاز? داران نزدیک حرم امام حسین ، در این بار? ب? خبرنگار خبرگزاری فارس گفت: با شنیدن این خبر واقعا خوشحال شدم ، از آیت الل? خامن?ای برای این هدی? ویژ? صمیمان? تشکر میکنم ، هدی? این ضریح  از سوی ایران ، پاسخ محکمی ب? هم? کسانی است ک? سعی می‌کنند میان دو ملت ، تفرق? ایجاد کنند.
همزمان با انتشار خبر انتقال ضریح جدید ، هم اکنون ازدحام فراوانی در حرم مطهر امام حسین مشاهد? می شود و مردم زیادی از مناطق مختلف عراق برای شرکت در مراسم تعویض ضریح راهی کربلای معلی شد?اند.
ضریح مطهر امام حسین که در مدت چهار سال بدست هنرمندان برجسته ایران و با طراحی و نظارت استاد محمود فرشچیان ساخته شد عصر روز گذشته با هواپیما به فرودگاه نجف اشرف منتقل شد.
برای ساخت ضریح جدید مرقد مطهر اباعبدالله الحسین(ع) بیش از 100 کیلوگرم طلا و دو تن نقره بکار رفته است.
 
این ضریح با طراحی و نظارت محمود فرشچیان هنرمند پیشکسوت نگارگری ایران، ‌با خوشنویسی سیدمحمد حسینی موحد، گروه قلم‌زنی به سرپرستی خدادادزاده در کارگاه نجاری آستانه مقدسه در شهر قم ساخته شده است.
این ضریح در مساحت 86/22 متر مربع با ابعاد 5.04 × 7.34 و ارتفاع 4.49 متر با 20 پنجره ساخته شده که در آن از طلای 18 عیار، نقره، مس، استیل و چوب ساج استفاده شده است.
 
در ساخت این ضریح مطهر از طلای خالص 18 عیار، 5100 کیلو نقره خالص و 5500 کیلو چوب ساج استفاده شده است.
برای تاج ضریح و خطوطی که روی ضریح نقش می‌بندد از طلای خالص با عیار 21 استفاده شده است که کار خوشنویسی این ضریح را نیز استاد موحد بر عهده داشت.
این ضریح با حضور 85 نفر از هنرمندان اصفهانی، شیرازی و قمی ساخته شده که کار قلم‌زنی روی نقره را استادان اصفهانی در قم انجام داده‌اند.


[ دوشنبه 91/9/6 ] [ 8:5 عصر ] [ مهران گلی ] [ دلگویه های شما () ]

مجموعه 26 والپیپر جدید با موضوع محرم را در اختیار شما عزیزان قرار داده ایم. از این تصاویر زیبا می توانید برای تصویر زمینه خود استفاده نمایید.

 

  دانلود (Download) با حجم: 5?98 مگابایت


[ دوشنبه 91/9/6 ] [ 7:50 عصر ] [ مهران گلی ] [ دلگویه های شما () ]

f74217dd13bd7c3652bcf8c46f4661bb گزارش تصویری / مراسم عزاداری حضرت سید الشهداbaa78866d62c28752792b4cafffa9a99 گزارش تصویری / مراسم عزاداری حضرت سید الشهداd3f0987876ade520695df6dda8d3daec گزارش تصویری / مراسم عزاداری حضرت سید الشهدا567f0808be67bdae4aaf5b6e5ca8ab9d گزارش تصویری / مراسم عزاداری حضرت سید الشهدا074524a45f3bbb08c98003547a3da75a گزارش تصویری / مراسم عزاداری حضرت سید الشهدا605b15f304524d607016221a98420c6b گزارش تصویری / مراسم عزاداری حضرت سید الشهداb6f38ab7f9511466ad77b380524c6a3e گزارش تصویری / مراسم عزاداری حضرت سید الشهداbb61df3ef57865442538d0f782d7afff گزارش تصویری / مراسم عزاداری حضرت سید الشهداe6d023ae60f889416ba2b1664c1032cd گزارش تصویری / مراسم عزاداری حضرت سید الشهدا391a2157d2f070e50665927aef159f05 گزارش تصویری / مراسم عزاداری حضرت سید الشهداba68574967c43e3a315737d7ea8bb7ea گزارش تصویری / مراسم عزاداری حضرت سید الشهدا62ab291ace854809aa23941d56a454fd گزارش تصویری / مراسم عزاداری حضرت سید الشهداed50f41b426d736751f7a717d190e9d1 گزارش تصویری / مراسم عزاداری حضرت سید الشهدا


[ دوشنبه 91/9/6 ] [ 7:45 عصر ] [ مهران گلی ] [ دلگویه های شما () ]

شمر چه توجیهی برای کشتن امام حسین (ع) داشت؟ آیا در این باره، یعنی دفاعش از این که چرا دست به این کار زده، نکته ای از او نقل شده است؟

هنوز هم جستجو در منابع کهن تاریخ عاشورا، آدمی را با عبارات شگفتی آشنا می‌کند که در تحلیل این ماجرای هولناک تاریخی کارساز است. تصور این که چرا چنین اتفاقی افتاد، همچنان نیازمند تحلیل مستند است؟ امت محمد (ص) که مدعی پیروی از آن حضرت و به ظاهر مقید به شریعت بودند، چرا و با چه توجیهی دست به این جنایت زدند ؟‌ قومی که اسلام را در دنیا منتشر ساختند و آن همه جانبازی در فتوحات کردند، و اسلام را تا اقصا نقاط افریقا و خراسان بردند، چرا پسر پیامبر خود  را با این وضع فجیع کشتند؟ آیا این جماعت، آدم های نامتعادلی شده بودند یا آن که استنادی دینی یا سیاسی برای اقدام خود داشتند؟ به خصوص افرادی مثل شمر که از اشراف کوفه و با سابقه شرکت در جنگ صفین بود، وقتی با آن شدت و حدت علیه امام حسین و اصحابش جنگید و حرف می زد و امام را به جهنم بشارت می داد و هر سخن زشت و ناهنجاری از دهانش در می‌آمد، چه فکری می‌کرد؟ چگونه عمل خود را توجیه می نمود؟
روشن است که چنین اقدامی نمی توانست بدون توجیه باشد، توجیهی که شمر را راضی کرده باشد یا دست کم سعی کند تا راضی کند یا دست کم برای ساکت کردن دیگران آن را مطرح کرده باشد.
این بود تا به عبارتی برخوردم که مربوط به سالی یا چند سالی پس از کربلا می‌شد.
ابواسحاق سبیعی گوید:
شمر همراه ما نماز می‌خواند. پس از نماز دستان خود را به آسمان بلند کرده می گفت: خدایا! تو آگاهی که من شریف هستم. مرا ببخش.
به او گفتم: چگونه خداوند تو را ببخشاید در حالی که در قتل پسر پیامبر (ص) همراهی و معاونت کرده‌ای؟
گفت: وای بر تو! چه باید می کردیم؟ این ها [حکام] دستوری به ما دادند و ما با آن مخالفت نورزیدیم. اگر با آنها مخالفت می کردیم، از شتران آبکش بدتر بودیم.
گفتم: این عذر زشتی است. اطاعت تنها در کارهای معروف است. [لسان المیزان: 3/504].
این توجیه که شمر در مقام یک فرمانده مطیع خلیفه و امیر کوفه مطرح کرده است و گفته است که حکومت به او دستور داده و او بر طبق آن عمل کرده، پدیده تازه‌ای نبود. اصل یاد شده از زمان رسول الله (ص) مطرح شد زمانی که فرماندهی به شوخی، از سربازانش خواست وارد آتش شوند. وقتی این خبر به رسول الله رسید، فرمود:‌ لا طاعة لمخلوق فی معصیة الخالق. در اموری که معصیت خالق در آن است، اطاعت از دستور معنا و مفهومی ندارد.
شمر با نادیده گرفتن این اصل، و شاید هم برای توجیه اقدام زشت خود، اطاعت از امیران و حکام را بهانه کرد و انتظار داشت خداوند او را ببخشاید.

عبارت عربی در لسان المیزان این است:
کان شمر یُصلّى معنا ثمّ یقول: اللهم إنّک تعلم أنّى شریف فَاغفرلى! قلت: کیف یغفرالله لک و قد أعَنْتَ على قتل ابنْ رسول الله(صلى الله علیه وآله)قال: ویحک! فکیف نصنع، إنّ هؤلاء أمرونا بأمر فلم نخالفهم، و لو خالفناهم کنّا شَرًّا من هذه الحُمُر السقاة. قلت: إنّ هذا لعذرٌ قبیح فإنّما الطاعة فى المعروف.
همین نقل در طبقات ابن سعد چنین آمده است:
کان شمر بن ذى الجوشن الضبابى لایکاد اولا یحضر الصلوة معنا، فیجىء بعد الصلوة فیصلّى ثم یقول: اللهم اغفر لى، فانّى کریم لم تَلِدین اللئام. قال: فقلت له: إنّک لسىّء الرأى یوم تُسارع الى قَتْل ابن بنت رسول الله(صلى الله علیه وآله)قال: دعنا منک یا أبا اسحاق فلو کنا کما تقول و اصحابک کنّا شرًّا من الحمیر السقّاءات.

اما شوخی آن فرمانده مورد نظر مربوط به زمان پیامبر (ص) و اظهار نظر حضرت در روایت ابن عبدالبر این است:

 و من دعابة عبد الله بن حذافة أن رسول الله صلى الله علیه و سلّم أمّره على سریة، فأمرهم أن یجمعوا حطبا و یوقدوا نارا، فلما أوقدوها، أمرهم بالتقحم فیها، فأبوا، فقال لهم: أ لم یأمرکم رسول الله صلى الله علیه و سلّم بطاعتی؟ و قال: من أطاع أمیرى فقد أطاعنى؟ فقالوا: ما آمنا باللَّه و اتبعنا رسول الله إلا لننجو من النار. فصوّب رسول الله صلى الله علیه و سلّم فعلهم و قال: لا طاعة لمخلوق فی معصیة الخالق‏ (امتاع الاسماع: 10، ص 63)

از شوخی های عبدالله بن حذافه این بود که رسول خدا (ص) او را بر سریه ای گماشت. او دستور داد هیزم جمع کرده آتشی بر پا کردند. وقتی گر گرفت به آنان گفت وارد آتش شوند. آنها خودداری کردند. وی گفت: مگر رسول خدا نفرمود که از من اطاعت کنید. هر کس از  امیر من اطاعت کند از من اطاعت کرده است؟ گفتند ما به خدا و رسول ایمان آوردیم تا از آتش جهنم نجات یابیم (نه این که وارد آتش شویم). رسول خدا سخن آنان را تصدیق کرد و فرمود: لاطاعه لمخلوق فی معصیه الخالق.


[ دوشنبه 91/9/6 ] [ 7:36 عصر ] [ مهران گلی ] [ دلگویه های شما () ]
[ یکشنبه 91/9/5 ] [ 9:10 عصر ] [ مهران گلی ] [ دلگویه های شما () ]
[ یکشنبه 91/9/5 ] [ 8:45 عصر ] [ مهران گلی ] [ دلگویه های شما () ]

ضریح جدید حرم مطهر امام حسین(ع) به کربلا رسیده و قرار است جایگزین ضریح قبلی شود. ضریحی که مثل همه ضریح های قبلی این حرم مطهر، شش گوشه دارد.

به گزارش مهر، با رسیدن ضریح جدید حرم مطهر امام حسین(ع) به کربلا، شمارش معکوس برای نصب آن آغاز شده است. ضریحی که در طول 6 سال با طراحی استاد محمود فرشچیان و با دستان هنرمندان ایرانی ساخته شده است. این ضریح قرار است جایگزین ضریح فعلی  حرم امام حسین(ع) شود.

از طلا و نقره ایرانی تا چوب میانماری

در ساخت ضریح جدید که مساحت پلان آن 22?86متر مربع است، حدود 4?5 تن نقره خالص ، حدود 120 کیلوگرم طلای خالص ،600 کیلوگرم مس و حدود 400 کیلوگرم استیل و مقداری فلزات دیگر برای اتصالات ضریح به کار رفته است. وزن چوب های به کاررفته در ضریح مظهر حدود 5?5 تن است. این چوبها طبق شناسنامه روی آنها در سال 2003 از درخت ساج و جنگلهای کشور میانمار درجنوب آسیا تامین شده است. چوبی که بالاترین طول عمر و مقاومت را داراست. ضریح جدید در ابعاد 5?04 در 7?34 و با ارتفاع: 4?49متر  ساخته شده و 20 پنجره هم دارد.

غیر از استاد محمود فرشچیان که طراحی ضریح به عهده اش بوده، افراد بسیاری نیز در کارگاه ساخت این ضریح مقدس فعالیت کرده اند.

211170 348 راز شش گوشه بودن ضریح امام حسین (ع)

خطاطی مفاهیم ضریح شامل سوره کریمه قرآن، احادیث حول محور سیدالشهدا(ع) ، اشعار ، اسماء جلاله و نام‌های مبارک معصومین(ع) و … بر عهده استاد سید محمد حسینی موحد، از خطاطان بنام جهان اسلام بوده.کسی که تقریبا در تمام حرم های مطهر از جمله حرم مطهر امام رضا(ع) در مشهد و بارگاه امیرالمومنین(ع) در نجف، یادگاری از خط زیبایش را به جا گذاشته است. مهندسی ضریح نیز برعهده متخصصان عمران و معماری از جمله مهندس عبدالحمید توکلی بینا و مهندس مهدی خوش نژاد بوده است.

وقتی کارکنان بانک مرکزی به گریه افتادند

«محمود پارچه باف» رئیس سابق ستاد عتبات عالیات و مدیر وقت پروژه ساخت ضریح امام حسین (ع) درباره ایده اولیه ساخت ضریح جدید می گوید: «شخصی به اسم حاج محمد دانش اولین بار این فکر به ذهنش رسوخ کرد تا ضریح امام حسین(ع) را بازسازی کنیم و ایشان ما را دور خود جمع کرد و بر انجام این کار اصرار داشت. در اولین دیداری که برای آغاز کار با مرحوم آیت الله فاضل لنکرانی داشتیم ایشان وقتی از موضوع با خبر شدند اشک ریختند و تاکید کردند ما شیعیان باید این کار را انجام دهیم.»

مدیر پروژه ساخت ضریح امام حسین(ع) با بیان اینکه اگر حمایت‌های آیت الله سیستانی و هماهنگی‌های ایشان با عتبه حسینی نبود این کار به سرانجام نمی‌رسید افزود: گروهی که برای خرید چوب ضریح، راهی بندر عباس شدند چوب را که متعلق به جنگل‌های برمه و صاحب آن یک تاجر سنی بود خریداری کردند که وقتی این فرد سنی مطلع شد که این چوب برای چه کاری قرار است مورد استفاده قرار گیرد استقبال کرد.

آن طور که پارچه باف می گوید: وقتی برای خرید نقره به خزانه بانک مرکزی رفتیم نقره‌های فراوانی در آنجا وجود داشت که کارکنان آنها تا وقتی فهمیدند این نقره برای چه کاری قرار است استفاده شود با چشمانی پر اشک خود را به نقره‌ها تبرک می‌کردند.

به گفته پارچه باف عنوان کرد: افراد زیادی بودند که می‌خواستند هزینه‌های ضریح را تقبل کنند اما در راستای تاکید مراجع تقلید که فرمودند بگذارید همه مردم در ساخت ضریح مشارکت داشته باشند.

راز ضریح شش گوشه

اما چرا برخلاف ضریح و مرقد امان دیگر، ضریح مرقد مطهر سیدالشهدا(ع) شش گوشه ساخته شده است.

در این باره روایت های گوناگونی وجود دارد. اما مجموع این روایت ها و آن چه نزدیک تر به منطق به نظر می رسد، آن چیزی است که شیخ مفید(ره) در کتاب «الارشادات» آورده است. او در بخشی از این کتاب نام 17 نفر از شهدای بنی هاشم در روزعاشورا را ذکر کرده و  نوشته است:«آنان پایین پای آن حضرت در یک قبر (گودی بزرگ) دفن شدند و هیچ اثری از قبر آنان نیست و فقط زائران با اشاره به زمین در طرف پای امام ـ علیه السّلام ـ آنان را زیارت می‌کنند و علی بن الحسین ـ علیهم السّلام ـ (علی اکبر) از جملة آنان است.برخی گفته‌اند: محل دفن علی اکبر نسبت به قبر امام حسین ـ علیه السّلام ـ نزدیک‌ترین محل است.»

211171 545 راز شش گوشه بودن ضریح امام حسین (ع)

در بعضی از روایات دیگر از جمله کتاب «کامل الزیارات» جعفر بن محمد قمی هم آمده است: «امام سجاد ـ علیه السّلام ـ (با قدرت امامت و ولایت) به کربلا آمد و بنی‌اسد را سرگردان یافت، چون که میان سرها و بدن‌ها جدایی افتاده بود و آنها راهی برای شناخت نداشتند، امام زین العابدین ـ علیه السّلام ـ از تصمیم خود برای دفن شهیدان خبر داد، آن گاه به جانب جسم پدر رفت، با وی معانقه کرد و با صدای بلند گریست، سپس به سویی رفت و با کنار زدن مقداری کمی خاک قبری آماده ظاهر شد، به تنهایی پدر را در قبر گذاشت و فرمود: با من کسی هست که مرا کمک کند و بعد از هموار کردن قبر، روی آن نوشت: «هذا قبر الحسین بن علی بن ابی طالب الّذی قتلوه عطشاناً غریباً»؛ این قبر حسین بن علی بن ابی طالب است، آن حسینی که او را با لب تشنه و غریبانه کشتند. پس از فراغت از دفن پدر به سراغ عمویش عباس ـ علیه السّلام ـ رفت و آن بزرگوار را نیز به تنهایی به خاک سپرد. سپس به بنی‌اسد دستور داد تا دو حفره آماده کنند، در یکی از آنها بنی‌هاشم و در دیگری سایر شهیدان را به خاک سپردند، نزدیک‌ترین شهیدان به امام حسین ـ علیه السّلام ـ فرزندش علی اکبر ـ علیه السّلام ـ است؛ امام صادق ـ علیه السّلام ـ در اینباره به عبدالله بن حمّاد بصری فرموده است: امام حسین ـ علیه السّلام ـ را غریبانه کشتند، بر او می‌گرید کسی که او را زیارت کند غمگین می‌شود و کسی که نمی‌تواند او را زیارت کند دلش می‌سوزد برای کسی که قبر پسرش را در پایین پایش مشاهده کند.

بنابراین به نظر می رسد گوشه های اضافی ضریح مطهر امام حسین(ع) محل دفن پسر بزرگ ایشان یعنی حضرت علی اکبر(ع) باشد و محل دفن  نوزاد شش ماهه اباعبدالله الحسین(ع) یعنی علی اصغر(ع) نیز روی سینه پیکر مطهر امام حسین(ع) باشد.


[ یکشنبه 91/9/5 ] [ 8:37 عصر ] [ مهران گلی ] [ دلگویه های شما () ]

نواع عزاداری امام حسین (ع) از دید ائمه

یکی از پژوهشگران تاریخ عزاداری با اشاره به اینکه روایات رسیده از امام باقر(ع) تا امام رضا(ع) گویای این حقیقت هستند که آن بزرگواران درصدد تاسیس آیین عزاداری امام حسین(ع) بوده اند،گفت: ائمه (ع) از مردم می خواستند مصیبت امام حسین (ع) را همیشه تازه بدانند و همانند مصیبت عزیز تازه درگذشته خود برای ایشان سوگواری کنند.
محمدحسین صالح آبادی عضو گروه سیره و تاریخ پژوهشکده دارالحدیث از جمله پژوهشگران حوزه عاشورا به شمار می آید که علاوه بر همکاری در تدوین دانشنامه امام حسین(ع) بیشترین حوزه تحقیقی وی در مورد تاریخ عزاداری حضرت سیدالشهدا اباعبدالله الحسین(ع) است که خبرنگار مهر گفتگویی را با وی در این مورد داشته است که در ذیل می آید:

*خبرگزاری مهر: جناب آقای صالح آبادی بفرمایید عاشورا چه تأثیری بر فرهنگ شیعیان و نیز مسلمانان داشته است؟

- محمدحسین صالح آبادی: مهمترین تاثیر عاشورا حفاظت از اندیشه امامت و غدیر با حمله به مشروعیت نظام خلافت است که در آن حاکم به هرشکلی حتی سلطنت می توانست به حکومت برسد . این مطلب نیازمند توضیح است که عرض می کنم.

توده مردم و حتی شخصیتهای مطرح در جامعه اسلامی، خلافت و مشروعیت دینی را امری یگانه و به هم پیوسته می دانستند و همه کارهای حکومت را عین دین می دانستند از این رو سرنوشت دین نیز در اختیار حکومتی قرار گرفته بود که با موروثی شدن پس از معاویه و به قدرت رسیدن یزید رو به انحطاط کامل می رفت از این رو بود که امام حسین (ع) فرمودند: حال که امّت به فرمانروایى چون یزید گرفتار آمده، باید فاتحه اسلام را خواند ( وعَلَى الإِسلامِ، السَّلامُ إذ قَد بُلِیَتِ الامَّةُ بِراعٍ مِثلِ یَزیدَ. الفتوح ج 5 ص 17).

قیام امام (ع) به هدف اصلاح امت جدش صورت گرفت (إنَّما خَرَجتُ لِطَلَبِ النَّجاحِ وَالصَّلاحِ فی امَّةِ جَدّی‏. الفتوح: ج 5 ص 21) و دارای کارکرد دوگانه بود اگر پیروز می شد امت را به همان مسیری که جدش پیامبر اعظم (ص) راهبری کرد، هدایت می کرد و اگر منجر به شهادت می شد -که چنین هم شد- مشروعیت را از چنین حکومتی می گرفت و مانع حاکمیت کامل باطل بر تمام گستره حق می شد.

عاشورا فریاد علیه انحراف در حاکمیت جامعه اسلامی و لزوم برگشت به غدیر بود و انرژی متراکم و قابل دسترسی، برای تمام نسلها فراهم کرد و این گونه بود که اکثر قیامها با بهره گیری از نهضت عاشورا علیه امویان و عباسیان شکل گرفتند. پیام تمام این قیامها همان پیام قیام عاشورا بود؛ یعنی عدم مشروعیت این حکومتها و منحرف شدن حاکمیت از مسیر اصیلی که پیامبر اکرم (ص) تعیین کرده بودند. بنابراین عاشورا بیش از هر امر دیگری به اندیشه امامت و راهکار غدیر که رکن اصلی تفکر شیعی است کمک کرد و زمینه رشد تشیع را فراهم کرد و زنگ خطر را برای تمام مسلمانان به صدا در آورد. قیام مردم مدینه علیه یزید نمونه ای از این تاثیرات است. تقویت روحیه نهی از منکر با هزینه های بالا و تقویت روحیه ظلم ستیزی از دیگر تاثیرات عاشوراست.

*برخی از کارشناسان در مورد نداشتن آب در کربلا اظهار شک و تردید کرده اند و یا برخی معتقدند با کندن چند متر می شد به آب رسید، نظر شما در این باره چیست؟

-: منابع گوناگون تاریخی از بستن آب بر روی سپاه امام خبر داده اند و خبر وجود عطش در روز عاشورا به صورت مکرر و متواتر در منابع تاریخی آمده است. ضمن آنکه باید توجه داشته باشیم اگر می شد با کندن زمین و حفر چاه به آب رسید دشمن اقدام بدین کار نمی کرد زیرا در این حالت بستن مسیر شریعه کاری بیهوده و خلاف شگردهای نظامی بوده است. افزون بر این مطلب، رملی بودن و ریزش خاک به هنگام کندن چاه، مانع از این کار می شد.

البته آب از روز هفتم بسته شد و تا روز دهم گروهی از سپاه امام (ع) با حمله به نگهبانان شریعه آنان را از آب دور کردند و مشکهای خود را پر کردند اما با افزوده شدن به شمار نگهبانان، امکان برداشت آب از بین رفت و ذخیره آب در روز عاشورا تمام شده بود و هر چقدر به ساعات روز اضافه می شد هوا گرمتر و افراد تشنه تر می شدند از این رو آخرین شهدا یعنی امام و نزدیکانشان بیش از اصحابی که در آغاز صبح نبرد شهید شدند تشنگی کشیدند.

به نظر می رسد این سخن برخی از کارشناسان، متاثر از گزارش مقتل خوارزمی (ج 1 ص 244) بیان شده که نوشته است : تشنگى، به {امام }حسین علیه السلام و یاران همراهش، فشار آورد. حسین علیه السلام، تیشه‏اى را بر گرفت و به پشت خیمه زنان آمد و 19گام به سوى قبله برداشت و آن جا را حفر کرد. چشمه آب شیرینى از آن جا بیرون زد. حسین علیه السلام و همراهانش، همگى از آن نوشیدند و مَشک‏هایشان را پُر کردند. سپس، چشمه [در دلِ خاک‏] فرو رفت و هیچ اثرى از آن، دیده نشد. [خبر] این اتّفاق به عبید اللّه رسید. به عمر بن سعد نوشت: «به من خبر رسیده که حسین، چاه حفر مى‏کند و به آب مى‏رسد و او و یارانش، آب مى‏نوشند. بنگرکه چون نامه‏ام به تو رسید، تا آن جا که مى‏توانى، از حفر چاه به وسیله آنان، جلوگیرى کن و بر آنان، سخت بگیر و مگذار که قطره‏اى آب بنوشند.

همان گونه که از این گزارش پیداست عنایت خبر بر اعجاز در این حادثه است. اشکال این گزارش، این است که اگر این اتفاق به اعجاز بوده قاعدتا کسی نمی توانسته از آن ممانعت کند. حتی اگر این گزارش را نیز بپذیریم باز تاکید دارد که پس از این اقدام امام، دشمن هوشیار شده و از کندن چاه نیز ممانعت کرده است. در هر صورت باز هم نبود آب و تشنگی در روز عاشورا تایید می شود.

*: جناب آقای صالح آبادی امروزه موضوع مهم در خصوص نهضت عاشورا، کیفیت عزاداری است چه کنیم تا عزاداری های ما با خرافات نیامیزد؟ همچنین در مورد حمل تصاویر منسوب به ائمه و حضرت عباس در عزاداریها صحبت کنید که چه مسائلی را به دنبال دارد؟

-: رعایت چارچوبهای شرعی و عقلی و حرکت در مسیر ارائه شده از سوی ائمه در این باره که در روایات بدانها اشاره شده باعث می شود عزاداری های ما سالم و صحیح باشند و از آفت خرافات نیز در امان بمانیم. همان طور که شما هم در سوالتان اشاره کردید این تصاویر منسوب به آن بزرگوارانند و جواز یا عدم جواز حمل آنها به فتوای فقها بستگی دارد. ولی اگر تصاویر نمادگونه باشند مثلا تصویر نقاشی شده رزمندگان دو طرف جنگ در روز عاشورا یا تصویر نمادگونه از امام حسین (ع)یا حضرت عباس یا ائمه دیگر باشد و چهره در آن مشخص نباشد و صرفا قصد این باشد که بیننده با دیدن آنها یاد آن بزرگواران بیفتد و تصویر شان و منزلت آنان را پایین نیاورد بعید است مشکلی داشته باشد مانند تصاویری که برای حادثه غدیر می کشند و چهره پیامبر (ص)و حضرت علی (ع) مشخص نیست و صرفا درخشش نور دیده می شود.

*عزاداری امام حسین(ع) از چه زمانی آغاز شد، کیفیت آن چگونه بوده است؟

عزاداری امام حسین (ع) تا کنون مراحل مختلفی را پشت سر گذاشته است.
1? مرحله نخست سوگواری به شکل متعارف سوگواری ها بوده یعنی همانگونه که با از دست رفتن هر عزیزی، خاندانش به سوگ می نشینند و در داغ عزیزشان می گریند خانواده و وابستگان امام حسین (ع) نیز چنین کردند با این تفاوت که به خاطر جایگاه اجتماعی امام (ع) و نسبتش با پیامبر (ص) سوگواری ایشان به میان دیگر مردمان و صحابه و تابعین نیز کشیده شد. این سوگواری که می توان از آن به سوگواری شخصی و متعارف یاد کرد از عصر روز عاشورا توسط خانواده امام (ع) شروع و در مسیر اسرای اهل بیت (ع) در کوفه و شام و سپس در مدینه ادامه یافت.

این سوگواری در سال نخست در طول سال در جریان بود و از این رو بدین سال «عام الحزن» گفته اند و در چند سال اول نیز در سالروز حادثه مراسم سوگواری برپا می شد. برخی رفتارهای این نوع سوگواری مانند خودداری از سرمه و خضاب تا هنگام مرگ قاتلان شهدای کربلا در قیام مختار ادامه یافت. این نوع سوگواری از لحاظ کیفیت مانند دیگر سوگواری های متعارف آن روزگار جامعه عرب بود و رکن اصلی آن مرثیه خوانی در مجلس اقامه ماتم بود.

2? مرحله دوم سوگواری در حقیقت مرحله آغاز سوگواری آیینی برای امام حسین (ع) است. در این مرحله بود که اهل بیت از امام سجاد (ع) تا امام رضا (ع) مراحل تاسیس تا تکمیل و توسعه سوگواری آیینی را به عهده گرفتند. این مرحله پس از کشته شدن قاتلان شهدای کربلا و تمام شدن سوگواری شخصی و متعارف خاندان امام (ع) شروع می شود. در توضیح این مطلب باید عرض کنم که بنابر سنت عرب، مراسم سوگواری کشته شدگان تا انتقام از قاتل به تاخیر می افتاد تا حس انتقام زنده بماند و به مرگ قاتل بینجامد و پس از انتقام از قاتل بود که برای عزیزشان سوگواری می کردند و ماجرا خاتمه می یافت.

در ماجرای شهادت امام حسین(ع) شاهدیم که پس از قیام مختار و کشته شدن قاتلان شهدای کربلا، این روند از سوی خاندان و وابستگان به همان شکل سنت عربی تمام می شود اما ائمه سوگواری آیینی را به عنوان یک آیین دینی همیشگی پی ریزی کردند(ثواب الاعمال ص 108 ح 1و کامل الزیارات ص 201 ح 285 ). امام سجاد (ع) در تاسیس این آیین دینی، زمینه سازی را به عهده داشتند. سیره عملی ایشان در یادکرد پیوسته حادثه عاشورا و گریه بر شهدای کربلا و توصیه دیگر مومنان به گریه بر امام حسین (ع) و بیان این که سوگواری برای ایشان امری دینی است و دارای ثواب اخروی و بهرمندی از نعمت های بهشتی است همه و همه در این راستا بودند.

روایات و گزارش های رسیده از امام باقر(ع) تا امام رضا(ع) گویای این حقیقتند که آن بزرگواران در صدد تاسیس این آیین بوده اند. از سیره عملی و از لابلای توصیه های گوناگون این امامان بزرگوار شیوه مورد تایید ائمه (ع) در سوگواری آیینی امام حسین (ع) نیز قابل برداشت است.

در مورد کیفیت سوگواری در مراحل آغازین باید گفت که از مجموع این روایات چنین برمی آید که از شیعیان خواسته شده همانند سوگواری های متعارف برای درگذشت عزیزانشان برای امام حسین (ع)سوگواری کنند. رکن اصلی مجالس سوگواری در جامعه آن روزگار عرب، خواندن اشعار مرثیه در سوگ متوفی بود. مرثیه در اصل به معنى «به رحم در آمدن دل و دلسوزى و شفقت براى دیگرى است» و از آن جا که معمولا در آیین سوگوارى عرب، افراد با سرودن اشعارى که در بر دارنده ستایش متوفى بوده، شفقت و دلسوزى و رقت قلب خود را نسبت به فرد متوفی نشان مى‏دادند، به این گونه اشعار مرثیه گفتند.

تأثیر آشکار مرثیه در تحریک احساسات و برانگیختن دیگران به بروز واکنشهاى سوگوارانه و گریه را نمى‏توان نادیده گرفت و از این رو یکى از شیوه‏هاى نقش آفرین در جان بخشى به مجلس سوگوارى و شدت بخشیدن به آن، است و به نوعى در خدمت دیگر شیوه‏ها به خصوص گریه است .

ائمه علیهم السلام با توجه به این کارکرد مرثیه با ارج نهادن به مرثیه سرایى‏ها و مرثیه خوانى هاى عصر خویش و تاکید و توصیه بیشتر، آن را درون سازمان نوبنیاد سوگوارى سید الشهداء جا دادند و در هنگامه تاسیس و چینش ساختار عزادارى، براى آن جایگاه بلند و ارزشمندى، تعریف کردند. این تدبیر در کنار ماهیت تأثرانگیز و جانگداز حادثه عاشورا، این نتیجه را در پى داشت که شاهد مرثیه‏هاى سرایى‏هاى فراوان در قرن‏ها و نسل‏هاى بعد باشیم.

*: زیارت قبر مطهر امام حسین(ع) از چه زمانی آغاز شد و در طول تاریخ چه تغییراتی یافته است؟

-: نخستین زیارت امام حسین (ع) بنابر قول مشهور زیارت جابر و اهل بیت در اربعین است اما گویا پیش از این جریان، عبید الله بن حر بر سر مزار شهدا حاضر شده است. او از کسانی است که به تقاضای کمک امام حسین (ع) جواب منفی داد اما پس از فاجعه عاشورا پشیمان شد و بر سر مزار شهدا حاضر شد و مرثیه ای سرود و بر آن شهیدان گریست. طبق برخی نقلها، امام سجاد (ع) نیز از مدینه به طور مخفی به کربلا سفر می کرد حضور توابین و مختار بر سر مزار وگریه و زاری برای آن امام از دیگر گزارش های رسیده درباره زیارتها در سده اول هجری است.

تعبیر امام صادق (ع) بر این که شنیده ام گروهی بر سر مزار امام حاضر می شوند و به خواندن قرآن و مرثیه خوانی و گریه و زاری می پردازند به نوعی بیانگر کیفیت زیارت های آن دوران است. عزیمت زائران در مناسبت های خاص چون روز عاشورا، عرفه و نیمه شعبان بیش از سایر مواقع بوده است. ائمه (ع) برای آنکه زیارت به شکل درست و مناسب انجام گیرد توصیه های گوناگونی دارند که در آنها به آداب و نحوه زیارت و تنوع آن توجه نشان داده اند. این توصیه ها و متون زیارت نامه هایی که از سوی ائمه (ع) تبیین شده و می توان آنها را مرامنامه شیعه در زیارت دانست، در تعیین نوع رفتار زائران نقش اساسی ایفا کرد. از آنجا که شیعیان در زیارت ائمه و به خصوص زیارت امام حسین دارای مرامنامه مشخص بودند رفتار آنها در زیارت تغییرات چندانی نداشته است البته باید توجه داشت که تغییر و تحول در نحوه زندگی و فرهنگ نسلها و تغییرات در بنای مرقد و حرم شریف آن امام شهید، تغییراتی را در نحوه رفتار زائران باعث می شده است.

*: طبق روایات و احادیث به چه نوع عزاداری هایی سفارش شده است؟ هم از جنبه کیفیت و هم هنری، کمی، سبک و زمان آن؟

-: از سیره عملی ائمه و مجموعه سفارش های آن بزرگواران امور گوناگونی قابل برداشت است که جهت اختصار به برخی از آنها اشاره می کنیم:

- ائمه (ع) از مردم می خواستند مصیبت امام حسین (ع) را همیشه تازه بدانند و همانند مصیبت عزیز تازه درگذشته خود، برای ایشان سوگواری کنند با همان شیوه متداول در سوگواری های جامعه عرب. از این رو می توان گفت هر جامعه و ملتی می تواند با آداب و رسوم ویژه سوگواری های جامعه خودش برای امام حسین (ع) نیز سوگواری کند البته باید توجه داشت که سوگواری عاشورا یک آیین دینی است و نمی تواند در قالب و شکلی اجرا شود که با آموزه های دین مغایرت داشته باشد. بنابر این هر آنچه که بر اساس دیگر آموزه های دینی امری حرام دانسته شده نباید در عزاداری امام دیده شود .
- داشتن برنامه جهت یاد کرد مصیبت امام حسین‏علیه السلام حتى به صورت فردى .
- یاد مصیبت ایشان به هنگام نوشیدن آب.
- ارزشمندى داشتن «حالت گریه» در هنگام ذکر مصیبت حضرت. (ثواب الأعمال : ص 109 ح 2 ، کامل الزیارات : ص 209 ح 298 )
- استفاده از هنر شعر در بیان مصیبت. ( رجال الکشّی : ج 2 ص 574 ح 508 )
- تشکیل مجالس خانگى جهت ذکر مصیبت و حضور بانوان در این گونه مجالس با رعایت مسایل شرعی و رعایت حریم بین زن و مرد.
- تعزیت گفتن حضار به یکدیگر در مجالس عزاداری امام حسین (ع) به عنوان یکی از آداب مجالس ذکر مصیبت، به همان شکلی که در مجالس سوگواری متعارف است و به صاحب عزا تعزیت و تسلیت می گویند.
- مرثیه خوانى براى حضرت به صورت حزین و تأثرانگیز.
- گریستن بر امام حسین‏علیه السلام در مواردى که براى انسان امر گریه آورى و حادثه غمباری پیش مى‏آید. (عیون أخبار الرضا ج 1 ص 299 ح 58).
- حضور بر سر مزار آن حضرت در زمان‏هاى مختلف و مرثیه سرایى در آنجا و گریه براى حضرت. ( کامل الزیارات: ص 537 ح 829)
- اهمیت دادن به ماه محرم.
- با آغاز محرم به استقبال روز عاشورا رفتن با حزن و اندوه.
- به اوج رسیدن اندوه و سوگوارى در روز عاشورا.
- اهمیت دادن ویژه به این روز به جهت آن که عظیم‏ترین مصیبت اتفاق افتاده است و روز مصیبت و اندوه دانستن این روز.
- در صورت امکان حاضر شدن بر سر مزار حضرت در کربلا.
- آغاز این روز با سلام بر امام و لعن قاتلان و نماز براى ایشان و سپس گریه و اقامه ماتم در منازل و اظهار جزع و گریه وزارى به صورت جمعى در صورتى که امکان حضور بر سر مزار نیست.( مصباح المتهجّد : ص 782)
- تعطیل کردن این روز.
- همانند شدن به صاحبان عزا از جهت پوشش در این روز.
- خوددارى از لذایذ و آشامیدن و خوردن تا به هنگام غروب و سپس تغذیه با غذایى اندک همان گونه که اهل مصیبت چنین می کنند.

*: چه رابطه ای میان شهادت امام حسین(ع) و حکومت الهی حضرت مهدی موعود وجود دارد؟ شنیده ایم که موقع شهادت امام حسین(ع) با توجه به اینکه ولی خدا می خواست به شهادت برسد و عالم و ملائکه و جنیان در تب و تاب یاری رساندن ولی خدا بودند اما خداوند تصویری از آخرالزمان و حضور امام زمان را به ملائکه نشان داد. ائمه(ع) نیز در بیانات خود به گونه ای از ظهور امام مهدی(عج) سخن می گویند و در حسرت دیدن حاکمیت ایشان بر زمین هستند که گویی آن بزرگوار منتقم خون امام حسین(ع) و تنها محقق کننده هدف امام حسین (ع) است که می خواستند حکومت عدل را برقرار کنند؟ آیا این برداشت با توجه به منابع حدیثی درست است؟

-: قیام امام حسین (ع) علیه انحراف در حاکمیت جامعه اسلامی صورت گرفت و به قصد اصلاح این انحراف و مفسده بزرگ انجام گرفت که در صورت موفقیت جامعه بشری را به همان مسیر شریعت محمدی رهنمون می شد امری که خواست نهاد امامت و جریان غدیر بود. با شهادت امام حسین (ع) هر چند این اصلاح فوری صورت نگرفت اما قیام هدف اصلاحی جایگزینی داشت و آن ضربه زدن به مشروعیت نظام حکومتی خلافت و بازکردن راهی برای بازگشت جامعه بشری به ساختار امامت و رهبری معصوم، (ع) یعنی امام مهدی (عج) در آینده ای دورتر.

این حرکت اصلاحی، به صورت تدریجی و با همراهی مولفه هایی چون حضور و تلاش امامان معصوم (ع) دیگر زنده نگه داشتن یاد امام حسین(ع) و واقعه عاشورا (که فریادگر این انحراف بزرگ است ) از طریق عزاداری و زیارت قبر آن امام مظلوم، صورت گرفت .

بدین ترتیب متوجه می شویم که چرا امام مهدی (ع) منتقم واقعی جریان کربلا دانسته شده است این در حالی است که می دانیم مختار شش سال بعد از حادثه کربلا از قاتلان انتقام گرفت ولی باز ائمه (ع) تاکید کرده اند که حضرت ولی عصر (عج) منتقم کربلاست. این به خاطر آن است که امام مهدی (ع) انحراف در حاکمیت را از بین می برد و رهبری جامعه در دست معصوم (ع) قرار می گیرد و حاکمیت از اهل باطل گرفته می شود و این همان کاری بود که امام حسین برایش قیام کرد. بنابر این امام مهدی (ع) در پی زمینه سازی های نهضت عاشورا و تلاش فرهنگی ائمه دیگر، فرصت پیدا می کند تا جامعه را به مسیر غدیر و مدیریت شایستگان بازگرداند.


[ یکشنبه 91/9/5 ] [ 8:14 عصر ] [ مهران گلی ] [ دلگویه های شما () ]
.: Weblog Themes By Iran Skin :.

درباره وبلاگ

<

شهدا شرمنده ایم شهرستان بجنورد

کانون منجی

هئیت حسین جان

آرشیو مطالب
امکانات وب


بازدید امروز: 631
بازدید دیروز: 94
کل بازدیدها: 3124020
Flag Counter