ابزار وبلاگ

شهرستان بجنورد
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

http://mehrangoli64.ParsiBlog.com
 
لینک های مفید
Online User



[ چهارشنبه 92/7/3 ] [ 12:30 عصر ] [ مهران گلی ] [ دلگویه های شما () ]






[ چهارشنبه 92/7/3 ] [ 12:30 عصر ] [ مهران گلی ] [ دلگویه های شما () ]

خارج کردن جنین از بدن پسر 22 ساله (18+)
در پدیده عجیب و استثنایی عصر یکشنبه در میان تعجب کادر پزشکی بیمارستان شهید باهنر کرمان یک جنین پس از 22 سال از شکم برادرش خارج شد.

 

خارج کردن جنین از بدن پسر 22 ساله (18+)

این توده که از بدن بیمار خارج شده و هم اکنون در بیمارستان شهید باهنر نگهداری می شود دارای جمجمه، ستون فقرات، مو، دندان، ناخن و پوست و بسیار شبیه یک نوزاد است.

هم اکنون حال پسر 22 ساله خوب گزارش و در بیمارستان بستری شده است.

این پسر 22 ساله که در یک تولد دو قلویی به دنیا آمده است این تصور را در گروهی از پزشکان ایجاد کرده که این فرد در زمان جنینی یک جنین دیگر را در بدن خود جای داده و پس از تولد به مرور جنین دوم در بدن دیگری رشد کرده و درنهایت به این شکل در آمده است.این درحالی است که این بیمار صبح یکشنبه با علام حالت تهوع، استفراغ به بیمارستان مراجعه کرده است و درنهایت به دلیل شدت شکم درد بستری شده و پس از آزمایشهای پزشکی مورد عمل جراحی قرار گرفت.

خارج کردن جنین از بدن پسر 22 ساله (18+)

یکی از اعضای کادر پزشکی این بیمار در جمع خبرنگاران درخصوص توجیه پزشکی این پدیده نادر گفت: بلافاصله بیمار که دچار درد شدید از ناحیه شکم بود مورد عمل جراحی قرار گرفت و توده ای از شکم این بیمار خارج شد.حسن هوشیار در این خصوص اظهارداشت: خانواده این پسر می گویند از سن شش ماهگی وجود یک تومور در بدن این فرد تشخیص داده شد اما چون مشکل خاصی ایجاد نکرده بود پیگیری نشد اما از سه سال پیش رشد این توده بیشتر شد و درنهایت موجب شد این جوان دچار دردهای طولانی شود.

خارج کردن جنین از بدن پسر 22 ساله (18+)
خارج کردن جنین از بدن پسر 22 ساله (18+)

وی افزود: در نهایت پس از دو ساعت عمل جراحی و استفاده از کادر جراحی مجرب این توده از شکم این جوان خارج شد.

یک پزشک کرمانی گفت: هر چند که احتمال وجود یک جنین در بدن جنین دیگر و رشد تدریجی آن وجود دارد اما امکان علمی تر این است که این توده در واقع یک تراتما متشکل از لایه های مختلف جنینی باشد که در بدن این فرد رشد کرده باشد.

عبدالرضا محمودی افزود: جنین از سه لایه تشکیل می شود اما این توده به احتمال زیاد متشکل از لایه “اکسترودرم” است که موجب رشد پوست، دندان، ناخن است اما این توده ها می تواند شامل “مزودرم” عضو و استخوان نیز باشد و در مواردی شامل لایه “اندرودرم” شامل روده و بافتهای لوزالمعده ای نیز هست.


[ چهارشنبه 92/7/3 ] [ 12:26 عصر ] [ مهران گلی ] [ دلگویه های شما () ]

اولین پادشاه زن در ایران که بود؟ (عکس)
در حالی که 21 سال باقی مانده بود تا سلسله خاندانشان به پایان برسد. سهم او آشفته ترین روزهای آن 427 سالی بود که پدران، نیاکان و اجدادش بر ایران زمین حکومت کرده بودند. او روزهایی را به چشم دیده بود که خونریزی و برادرکشی ساده ترین کار خاندانش شده بود.می گویند او احتمالا از آن رو بر تخت شاهی نشست که پس از کشته شدن همه برادرانش به دست برادری دیگر، همراه با خواهرش یگانه وارثان سلطنت محسوب می شدند. از این رو، او سی امین پادشاه ساسانیان شد و بدین ترتیب بخشی از تاریخ ایران را به گونه ای رقم زد که نخستین زن پادشاه در ایران زمین نام گیرد. روزگارش چنان به سراشیبی سقوط افتاده بود که حتی مورخان رومی و یونانی نیز نتوانسته اند روایتش کنند.

 

روزگاری که هر سردار و فرمانده نظامی، مدعی تاج و تخت شاهنشاهی ساسانیان بود، از روزی که پدرش را کشتند تا آن روز که تاج بر سر نهاد، در مدتی کمتر از یک سال، ایران زمین 6 شاه به خود دید. سهم نخستین زن پادشاه در ایران، حدود 16 ماه حکمرانی بود اما او در همین اندک ماه هایی که سلسله خاندانش رو به افول نهاده بود، چنان کرد که مورخان اسلام هم در وصفش گفته اند: «از بار سنگین مالیات هایی که بر دوش مردم بود کاست.

“پوراندخت” اولین زنی که در ایران بر تخت شاهی تکیه زد کمی آنطرف تر از پایتخت ساسانیان در «انشان» واقع در خوزستان کنونی، که مرکز پادشاهی عیلامیان بود تاج بر سر نهاد. او تمام تلاش خود را برای بهبود اوضاع مردم سرزمینش کرد و وقتی دید که این سلسله با سرعتی خارج از کنترل رو به نابودی نهاده و توان تغییر سرنوشت مردمش را ندارد خود کنار نشست تا مبادا تصمیمی بگیرد که به ضرر ایران تمام شود.

سال 591 میلادی سپری شده بود. تازه پدرش تاجگذاری کرده بود که به دنیا آمد. در شهری که حدود 600 سال پایتخت ایرانیان در دوره اشکانیان و ساسانیان بود، در کنار دجله و سرزمین میان رودان بزرگ شد. نامش را «پوراندخت» یا «پوران» نهادند. او یکی از 6 شاهزاده ای بود که در «تیسفون» زندگی می کرد.

در آن زمان «خسروپرویز» ساسانی، تازه توانسته بود با حمایت «موریکیوس» امپراتور روم، بر شورش «بهرام چوبین» پیروز شود و به عنوان شاهنشاه ایرانیان تاجگذاری کند، «پوراندخت» حاصل ازدواجی بود که ادیبان و شاعران در وصفش منظومه «خسرو و شیرین» را سرودند.

اولین پادشاه زن در ایران که بود؟ (عکس)

مادرش زنی اهل ارمنستان و مسیحی بود به نام «شیرین»، این زن سوگلی شاه شده بود و نفوذ زیادی بر او داشت. در وصف ازدواج های خسروپرویز اعداد عجیبی گفته اند و حتی از داشتن 3 هزار زن نام برده اند اما او سه زن رسمی بیشتر نداشت. یکی مادر «پوراندخت» بود، یکی «گردیه» نام داشت و دیگری هم «مریم» دختر «موریکیوس» امپراتور روم بود.

به واسطه همین ازدواج اوضاع ایران و روم در ابتدای دوره سلطنت «خسروپرویز» آرام بود و جنگی در میان نبود. به همین دلیل این شاه ایران توانست قدری به امور داخلی و هنر بپردازدو موسیقی ایرانی در این دوره رونق گرفت اما «خسروپرویز» فردی خرافاتی بود و تعداد زیادی پیشگو داشت، پیشگویانش به او گفتند که نباید در «تیسفون» بماند زیرا آنجا برایش بدیمن است. به همین دلیل او از کاخ سفید و ایوان کسری که به طاق کسری مشهور بود و همواره نسیم برخاسته از رودخانه «دجله» در آن می وزید خارج شد و در جایی به نام «دستگرد» ساکن شد اما دوره آرامش ایران 10 سالی بیشتر از زمان تاجگذاری «خسروپرویز» پایدار نماند.

«پوراندخت» 12-10 ساله شده بود که در همسایگی ایران اتفاقاتی به وقوع پیوست. مردی به نام «فوکاس» علیه امپراتور روم شورید و «موریکیوس» را به قتل رساند و خود را امپراتور نامید. وقتی سفیر او راهی دربار «خسروپرویز» شد شاه ایران که متحد «موریکیوس» بود او را به رسمیت نشناخت و بدین ترتیب سربازان رومی در سال 602 به سمت مرزهای ساسانیان آمدند و جنگی 20 ساله آغاز شد.

روزگار تلخ پوراندخت چگونه آغاز شد؟
«خسروپرویز» در جنگ هایش شروع خوبی داشت. هرج و مرج بر رومیان غالب شده بود. «فوکاس» که تخت سلطنت را غصب کرده بود، نتوانست در مقابل فتوحات خسرو کاری بکند، فشار ایرانی ها باعث وحشت و اضطراب در ممالک روم شرقی شده، بحرانی تولید کرد که در نتیجه آن «هراکلیوس» که در تاریخ ایران به «هرقل» معروف است، از «کارتاز» با کشتی هایی به «قسطنطنیه» آمد و در سال 610 میلادی با همراهی مردم، زمام امور را به دست گرفت اما این مانع از پیشروی های «خسروپرویز» نشد و در سال 611 میلادی به شامات تاخت و دمشق را گرفته و غارت کرد.

در سال 614 میلادی، سپاه ایران عازم «اورشلیم» شدند و توانست بیت المقدس را تسخیر کنند. خسرو به این فتوحات خود اکتفا نکرده، «شهر براز» را که یکی از سرداران نامی ایران بود با قشونی به طرف مصر فرستاد و او از کویری که مابین شامات و مصر حائل است گذشته وارد مصر شد و در سال 616 میلادی، اسکندریه را که شهری نامی و تجارتی بود، گرفت.

این سردار ایران، اثر بزرگی در عالم آن روز ایجاد کرد، زیرا مدت 9 قرن بود که مملکت مصر از تصرف ایران خارج شده و شاهان ساسانی همواره درصدد آن بودند که حدود ایران را به حدود زمان هخامنشی برسانند، همین پیروزی ها بود که رفته رفته «خسروپرویز» را مغرور کرد و او تصور کرد که هیچگاه پایانی در کار نیست.

وقتی سال 627 میلادی فرا رسید، دوباره ایرانیان و رومیان رو در روی هم قرار گرفتند. «هراکلیوس» کاخ «خسروپرویز» را نشانه گرفته بود و به سمت کاخ دستگرد لشگر کشید. در نزدیکی نینوای قدیم، که اینک بغداد، پایتخت عراق، در آن واقع شده جنگی به نام «نینوا» درگرفت. در این جنگ فرمانده سپاه و سردار ایرانی کشته شد ولی سربازان ایران پافشاری کردند تا آنکه نیروی کمکی به آنها رسید اما اینجا بود که نقطه اوج «خسروپرویز» به پایان رسید و او به سراشیبی سقوط افتاد. ترسی بر او غالب شد و به ناگاه تصمیم به خارج شدن از منطقه و میدان نبرد گرفت.

سپاهانیان ایرانی گرچه دیدند که شاهشان در حال خروج است و گویی دارد فرار را بر قرار ترجیح می دهد اما حاضر نشدند جنگ را به سربازان رومی وانهند. آنقدر مقاومت کردند که «هراکلیوس» عقب نشست و راهی تخت سلیمان شد. همان زمان دجله و فرات نیز طغیان کرد. سیل، خرابی قسمتی از ایوان کسری را به دنبال داشت.

شکسته شدن سدها، کشتزارهای اطراف را به باتلاق تبدیل کرد وناکامی «خسروپرویز» در ترمیم ویرانی ها، نشانه بارز انحطاط دولت ساسانیان نزد عامه مردم شد، در این شرایط «خسروپرویز» همراه زن محبوبش «شیرین» و دو پسر او «مردانشاه» و «شهریار»، از دجله عبور کرد و به «ویه اردشیر» در قسمت غربی دجله رفت، اینجا بود که شاه ایران تیر خلاص را هم بر سرننوشت خود رها کرد.

او چنان مجذوب «شیرین» بود که تصمیم گرفت به جای پسر بزرگش «شیرویه» که به «قباد دوم» معروف بود و مادرش نیز «مریم» دختر «موریکیوس» بود، فرزند خردسالش از «شیرین» را ولیعهد معرفی کند. همین تصمیم همه کارها را به آنجا رساند که تاریخ می گوید خون به پا شد.

زمانی “خسروپرویز” پسرش که کودکی خرسال به نام «مردانشاه» بود را به عنوان ولیعهد معرفی کرد، زمستان شده بود. زمستان سال 638 میلادی، او پیر و بیمار هم شده بود. پسر بزرگش کوتاه نیامد و آرام نگرفت. بزرگان ساسانی را فراخواند و توطئه ای را تدارک دید که در تاریخ کمتر نظیر آ« به ثبت رسیده است.

پنجم اسفند ماه آن سال بود، «قباد دوم» کودتایی به پا کرد و پدرش را با اتهاماتی مواجه ساخت که باید نزد بزرگان محاکمه می شد. گرچه «خسروپرویز» توانست از خود دفاع هم بکند اما این دفاعیات چیزی از خشم پسرش نکاست.

«قباد دوم» همه پسرانی که از «خسروپرویز» به دنیا آمده بودند را فراخواند و یا با زور دستگیر کرد. پدرش را نیز که در آن زمان زندانی شده بود، فرا خواند و همه پسرانش را جلوی چشمان او از دم تیغ گذراند.

می گویند «قباد دوم» 17 یا 18 پسر خسرو پرویز که برادران خودش بودند را به قتل رساندو تاج شاهی بر سر نهاد. این آغازی برای روزگاران سقوط ساسانیان شد. «خسرو پرویز» نیز به دست یکی از نزدیکانش در زندان به قتل رسید.

اولین پادشاه زن در ایران که بود؟ (عکس)

با مرگ «خسروپرویز» و در پی آن مرگ شک برانگیز «قباد دوم»، دوره ای 6 ماهه آغاز شدکه پر از خونریزی،؛ جان طلبی و خونخواهی بود و اینگونه بود که مردم از آن همه ظلم و ستم ساسانیان به تنگ آمدند. در این روزها، «جوانشیر» بر تخت نشست اما اوضاع به گونه ای بود که سرادران و فرماندهان نظامی در یک شاهنشاهی آشوب زده و پریشان، هر یک مدعی تاج و تخت شده بودند و به رقابت با اشراف بر سر تاج شاهی می جنگیدند، در فاصله سال 630 میلادی تا 631 دست کم 6 نفر خود را شاه نامیدند.

از خانواده «خسروپرویز» دیگر پسری باقی نمانده بود. دو دختر او «پوراندخت» و «آذرمیدخت» مانده بودند. برای بزرگان و موبدان زرتشتی چاره ای جز متوسل شدن به این اعضای باقیمانده از خانواده شاه سابق نمانده بود، در این زمان «پوراندخت» در «انشان» مستقر بود.

«پوراندخت» 39 یا 40 ساله بود که تاج شاهنشاهی را بر سر نهاد. می گویند «پوراندخت» قدی بلند داشت و زنی خوش رو بوده است. به جز آنچه در تاریخ بلعمی وط بری از او نقل کرده اند این زن را بیشتر از روی سکه هایی که ضرب کرد می شناسند. گویی روزگارش چنان سریع به آخر رسیده که مورخان از ثبت آن بازمانده اند. با این حال، هماناندک ماه هایی که او بر تخت شاهی نشسته را دوره تحکیم قدرت سلطنت و بازسازی شاهنشاهی ذکر کرده اند. او با احترام پدرش، سکه هایی از طلا ضرب کرد که قابل استفاده برای عموم نبود. دستور داد تا روی آن چنین بنویسند که «پوراتن بازگرداننده تخمه ایزدان». او درباریان و مردم را فراخواد و خطاب به آنها گفت: «نیت خیر دارم و به عدالت فرمان می دهم.

سیاست خارجی را آرامش بخشید
تصمیمی که اولدین پادشاه زن در ایران برای آرم کردن اوضاع در امور خارجی گرفت، اعلام صلح به رومیان بود. در واقع او با امضای پیمان صلح با رومیان، برای آرام کردن اوضاع داخلی زمان خرید.

«پوراندخت» که می دانست رومیان و مسیحیان به دلیل حمله پدرش به اورشلیم و بیت المقدس و تاراج کلیساهای آنها، خشمگین و دلخورند، برای تحکیم پیبمان صلفح، تصمیم گرفت کاری کند که مسیحیان تحت تاثیر آن قرار بگیرند. به همین دلیل دستور داد تا کاروانی فراهم شده و سفیری از جانب او رهسپار دربار امپراتور روم شود. او دستور داد تا صلیب مقدسی را که توسط پدرش به غنیمت گرفته شده بود را به آنها بازگردانند.

در واقع به غنیمت گرفته شدن همین صلیب که مسیحیان معتقد بودند حضرت عیسی (ع) بر این صلیب بسته شده بود بهانه به دست آنها داده بود که نقشه حمله به ایران را در سر بپرورانند. با رهسپار شدن این سفیر بود که او فرصت یافت تغییراتی در نظام داخلی ایجاد کند و فرماندهان و سران ایالتی را به فرمان خود ارآورد.

زنی که عدالت را بازگرداند
ایرانیان روزهای تلخی را می گذراندند. خبر به قتل رسیدن 18 شاهزاده به دست برادر، در همه جای ایران پخش شده بود، مردم دیگر از حاکمان دستور نمی گرفتند و بیشتر ساز خود را کوک می کردند. از مالیات و خراج خسته شده بودند و با خود می گفتند برای چه باید به شاهانی خراج بدهند که به جای توجه به ملک و مملکت، به قتل و خونریزی خود مشغولند. این اخبار به گوش «پوراندخت» هم رسیده بود، بنابراین بعد از آنکه دستور داد تا سکه هایی به نام او ضرب کنند و از نظر اقتصادی ثروتی را بین بزرگان پخش کرد تا آنها را همراه خود کند دستوری داد تا مردم نیز به آرامش نزدیک شوند.

او نامه هایی به همه حاکمان محلی نوشت و به آنها دستور داد که بقایای خراجی که از زمانپدرش برعهده مرده مانده بخشوده شوند. همین دستور، در روزهایی که همه خبرهای ناخوش می شنیدند کافی بود تا مردم را به قضاوت درباره او وادارد، چنان که بگویند این زن اهل عدل و داد است.

سپس «پوراندخت» نامه های دیگری نوشت و آنها را این بار برای فرماندهانی که در نقاط مختلف مستقر شده بودند فرستاد. او خطاب به فرماندهان نشوته بود: «این پادشاهی را نه به کشتن و قتل دیگران می توان نگاه داشت و نه با سپاه و قدرت لشگریان، تنها با عدل و داد است که می توان به اداره امور پرداخت و با انصاف، آن را پایدار کرد. پادشاه دادگر می تواند ملک را محافظت کرده و نگاه دارد و فرقی میان زن یا مرد بودن او نیست، پس امید دارم از من چنان عدالت و دادگستری و انصافت ببینید که هیچ کس تاکنون ندیده باشد.

بدین ترتیب نخستین زنی که در ایران پادشاهی کرد، چنین کار خود را آغاز کرد، او دستورات دیگری هم برای بهبود اوضاع داخلی داد، تلاش کرد تا از اختیاراتس ران ایالت ها چنان بکاهد که بتواند فاصله طبقاتی و تبعیض ها را کم کند، دستور داد تا کسانی که قتل و جنایت و خونریزی هایی برای کسب قدرت کرده بودند دستگیر و محاکمه شوند و آنهایی که در قتل «اردشیر سوم» دست داشتند را محکوم به اعدام کرد.

همچنین بودجه ای برای ساماندهی و بهسازی پل های شاهنشاهی اختصاص داد و دستور داد تا با کشاورزان به خوبی و نیکی رفتار کنند تا آنها در آرامش به کار خود مشغول شده و تولید رونقی دوباره بگیرد.

آرامشی که دوام نیاورد
به هر حال سرنوشت این نبود که «پوراندخت» بتواند آشفتگی ساسانیان را بعد از آن همه قتل و خونریزی سامان دهد، گویی او نیز تاوان ظلم گذشتگان خود را می پرداخت. هنوز نتوانسته بود ثمره آثار تصمیماتی که برای ایران گرفته بود را بچیند که احوالش ناخوش شد. آنچه همه مورخان نقل کرده اند این است که «پوراندخت» به مرگ طبیعی از دنیا رفت. او نتوانست 40 سالگی خود را ببیند.

البته روایتی هم نقل شده که «پوراندخت» وقتی دید شرایط غالب بر ایران زمین چنان شده که نمی تواند از عهده ساماندهی آن برآید خود اعلام کرد که دیگر به سلطنت ادامه نمی دهد و کنار کشید اما حکیم ابوالقاسم فردوسی، پایان پادشاهی او را مرگ طبیعی اش عنوان کرده است. با مرگ نخستین پادشاه زن ایران زمین، دوباره جدال بر سر تاج و تخت سر گرفت و وقتی «یزدگرد سوم» بر سر کار آمد دیگر کار از کار ساسانیان گذشته بود.


[ چهارشنبه 92/7/3 ] [ 12:26 عصر ] [ مهران گلی ] [ دلگویه های شما () ]

دومین مراسم گلریزان فیلم سینمایی “دهلیز” برای جمع آوری دیه برای آزادی دومین محکوم به قصاص شامگاه دوشنبه اول مهر ماه، ساعت 20 با حضور هنرمندان و اهالی ورزش در محل سینما آزادی برگزار شد.

در این مراسم علاوه بر بهروز شعیبی، محمود رضوی و شهاب مرادی، مهتاب کرامتی، فاطمه معتمد آریا، علی کریمی، مهناز افشار، محمدرضا گلزار و پژمان بازغی حضور داشتند و به دست خود به مردم بلیت می فروختند یا کمک های مادی مردم را جمع آوری می کردند.

گلریزان «دهلیز» با حضور سوپراستارها

 

دومین گلریزان فیلم “دهلیز” با استقبال گسترده مردم همراه بود و هنرمندان مردم را به خریدن بلیت برای آزادی زندانیان تشویق می کردند.

مهتاب کرامتی در این باره به خبرنگار مهر گفت: همه مردم به نحوی می توانند برای آزادی زندانیان نیازمند کمک کننند. شما به عنوان یک خبرنگار با پوشش خبری این مراسم، هنرمندان و فوتبالیست ها نیز به نوعی دیگر می توانند در این جهت مفید باشند اما باید توجه داشت که اگر مردم نباشند هیچ اتفاقی نخواهد افتاد. گروه های مختلف مردم و هنرمندان و ورزشکاران و … در کنار هم معنا پیدا می کنند.

وی بر استقبال مردم در دومین مراسم گلریزان تاکید و بیان کرد: در اولین مراسم یک زندانی آزاد شد و ما امیدواریم امشب هم بتوانیم زندانی دوم را آزاد کنیم و این راه ادامه پیدا کند. نهایت تلاش ما این است که به نوعی فرهنگسازی شود و هر یک از هنرمندان و فیلمسازان در یک یا دو نوبت فیلم خود را به این صورت اکران کنند. ما به هنرمندان زیادی پیشنهاد این کار را داده ایم و امیدواریم حالا که این جریان با کمک کسانی مثل مهناز افضلی شکل گرفته است، ادامه پیدا کند.

گلریزان «دهلیز» با حضور سوپراستارها

 

این بازیگر سینما تاکید کرد: در جامعه معضلات بسیاری وجود دارد. هر کسی می تواند به گوشه ای از این مشکلات رسیدگی کند. خود من علاوه بر اینکه در یونیسف کار می کنم در اینجا هم سعی کردم هر کاری می توانم انجام دهم. هدف اصلی این است که کمک کنیم تا فرهنگ بخشش در جامعه شکل بگیرد.

حجت الاسلام شهاب مرادی نیز در این مراسم بیان کرد: در این مراسم هنرمندان و ورزشکاران متعهد و متدینی که علاقه داشتند حضور پیدا کردند و انشاء الله در فیلم های دیگر هم این اتفاق واقع شود. مردم زیادی جمع شده اند و حتی چهره هایی امشب به این مراسم آمده اند که ما از آنها دعوت نکرده بودیم و با یک دعوت عمومی حاضر شدند؛ کسانیکه شاید اگر قرار بود به جای دیگری بروند باید حتما از آنها دعوت جدی و رسمی می شد.

گلریزان «دهلیز» با حضور سوپراستارها

 

وی ادامه داد: مهربانی نیاز جدی جامعه است و باید به رشد آن در جامعه کمک کرد. در شب اول این مراسم یک نفر که به خاطر قصاص به اعدام محکوم شده بود، دیه اش پرداخت شد و مورد بخشش قرار گرفت و حالا مراحل عمومی جرم خود را طی می کند و آزاد می شود البته باید عنوان کرد که افرادی که برای این موضوع انتخاب می شوند خطاکاران و قاتلان حرفه ای نیستند بلکه کسانی هستند که به طور اتفاقی در اینچنین معضلاتی گرفتار شده اند.

همچنین بهروز شعیبی نیز با اظهار رضایت از استقبال گسترده مردم از آنها تشکر کرد و از کمک هایی گفت که توانسته اند با آن یک محکوم به اعدام را نجات دهند. وی همچنین به حضور هنرمندان و ورزشکاران در این مراسم اشاره و از آنها تشکر کرد و گفت: ستاره ها و هنرمندان زیادی امشب در این مراسم حضور داشتند و کمک کردند اما به نظر من ستاره های امشب مردمی بودند که آمدند و هر آنچه توانستند در نهایت اخلاص کمک کردند.

گلریزان «دهلیز» با حضور سوپراستارها

 

مردم در این مراسم می توانستند با کمک های نقدی خود بلیت فیلم “دهلیز” را خریداری کرده و به تماشای آن بنشینند.

حدود سه هفته قبل در اولین مراسم گلریزانی که برای جمع آوری دیه در ایوان شمس برگزار شد، دختری 28 ساله محکوم به قصاص از اجرای حکم رهایی پیدا کرد. خانواده مقتول پس از گذاشتن از حق خویش در ازای دریافت مبلغی از اجرای حکم صرف نظر کردند تا این محکوم، بعد از 6 سال زندان از قصاص نجات پیدا کند. در این مراسم نیز قرار است با جلب رضایت اولیای دم و جمع آوری دیه، دختر محکوم دیگری، از قصاص نجات پیدا کند.


[ چهارشنبه 92/7/3 ] [ 12:24 عصر ] [ مهران گلی ] [ دلگویه های شما () ]

سخنرانی حسن روحانی رئیس جمهور ایران در صحن علنی مجمع عمومی سازمان ملل متحد در نیویورک آغاز شد. 

به گزارش عصر ایران، مهمترین بخش های این سخنرانی به این شرح است: 

- ایران نه تنها تهدید نیست بلکه پیوسته منادی صلح در جهان بوده است.

- کشورهایی که ایران را تهدید می کنند یا خود تهدیدی علیه صلح منطقه هستند یا به تهدیدها دامن می زنند.

- واژه آپارتاید برای اقدامات اسرائیل علیه فلسطینی ها واژه کمی است.

- بحران سوریه راه حل نظامی ندارد.

- از پذیرش کنوانسیون منع سلاح شیمیایی توسط دولت سوریه ، استقبال می کنیم.

- ایران هر گونه استفاده از سلاح شیمیایی را محکوم می کند.

- تحریم ها هوشمند و غیرهوشمند ، خشن و ناقض حقوق بشر هستند.

- تحریم های یکجانبه ناقض حقوق بشر است.

- تفاهم و همدلی لازمه جامعه بشریت است.

- جامعه جهانی به سوی تعامل مشترک حرکت کند.

- دیگران را نه تنها باید تحمل کرد بلکه با آنها باید کار کرد.

- ایران در قبال امنیت منطقه و جهان مسؤولانه عمل می کند.

- برنامه هسته ای ایران باید تنها در راستای صلح آمیز باشد. 

- سلاح هسته ای هیچ جایگاهی در دکترین دفاعی ایران ندارد.

- پذیرش حق هسته ای ایران ساده ترین راه حل مسئله هسته ای ایران است.

- فناوری هسته ای در ایران بومی شده است. 

- برنامه هسته ای همه کشورها باید صلح آمیز باشد.

- ایران آماده گفتگو بدون تاخیر برای اعتمادسازی از طریق شفافیت کامل می باشد.

- ایران به دنبال افزایش تنش ها با آمریکا نیست.

- من سخنرانی رئیس جمهور اوباما را در سازمان ملل را شنیدم . در صورت عزم جدی می توان به چارچوبی برای مدیریت اختلافات رسید. در این چارچوب موضع برابر، احترام متقابل، اصول شناخته شده بین المللی باید مبنا باشد. البته انتظار ما از واشنگتن شنیدن صدای واحد است. در این مدت تنها این صدا شنیده شده است که گزینه نظامی روی میز قرار دارد.

- به نام جمهوری اسلامی ایران، در گام نخست پیشنهاد می‌کنم طرح "جهان علیه خشونت و افراطی‌گری" در دستور کار سازمان ملل متحد قرار گیرد و همه دولتها و سازمانهای بین‌المللی و نهاد مدنی تلاشهای جدیدی را برای سوق دادن جهان به این سو سامان دهند. 

- عصر بازی‌های با حصل جمع صفر پایان یافته است.

- امروز با بیم‌هایی مواجهیم؛ بیم فقر و تبعیض خردکننده، بیم نابودی منابع حیاتی، بیم بی‌توجهی به کرامت و حقوق انسان و غفلت در برابر اخلاق. 

- در برابر این بیم‌ها، امیدهایی نیز وجود دارد؛ امید به اقبال مردم و نخبگان در سراسر جهان به آری به صلح و نه برای جنگ، امید به ترجیح گفت‌وگو و ستیز اعتدال در برابر افراط. 

-( با اشاره به انتخابات ریاست جمهوری اخیر ایران ) این انتخابات که با تبلور مردم‌سالاری دینی و انتقال آرام قدرت اجرایی همراه بود ثابت کرد که ایران لنگرگاه ثبات در دریای ناآرام منطقه است.

- تهدید به استفاد از زور منجر به شدت گرفتن خشونت در منطقه می شود.

- ایران به هیچ عنوان تهدیدی برای منطقه یا جهان نیست.

- برنامه هسته ای ایران، صلح آمیز است.

- می توان اختلافات با آمریکا را مدیریت کرد.

-  امنیت ملی ایران ایجاب می کند همه پرسش های منطقی درباره فعالیت های هسته ای خود را پاسخ بدهد.

-  راه حل پرونده هسته ای ایران آن است که اول، برنامه هسته ای ایران و همه کشورهای جهان باید صلح آمیز باشد. فارغ از رویکردهای بازیگران دیگر در جهان، هدف ایران همواره صلح آمیز بوده است.

دومین بخش از حل پرونده هسته ای ایران، به رسمیت شناختن حق هسته ای ایران است. اکنون که ایران به فنآوری بومی هسته ای دست یافته، صرفا از طریق دیپلماتیک و بدون فشار، می توان درباره صلح آمیز بودن برنامه هسته ای ایران مطمئن شد.

حاشیه ها : 

- با دستور بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل، جایگاه هیات این رژیم در مجمع عمومی سازمان ملل متحد به هنگام سخنرانی روحانی کاملا خالی بود.

- باراک اوباما رئیس جمهور و جان کری وزیر امور خارجه آمریکا به هنگام سخنرانی روحانی حضور نداشتند. البته به هنگام سخنرانی اوباما در مجمع عمومی نیز روحانی حضور نداشت و هیات ایرانی به ریاست محمدجواد ظریف وزیر خارجه حاضر بود.

- به هنگام سخنرانی روحانی ، هیات نمایندگی آمریکا به ریاست روزمری دیکارلو معاون نمایندگی آمریکا در سازمان ملل حضور داشت.

- در ابتدا قرار بود سخنرانی روحانی در ساعت 23 و 30 دقیقه روز سه شنبه به وقت تهران انجام شود اما این برنامه سخنرانی در ساعت 30 دقیقه بامداد چهارشنبه آغاز شد.

- به هنگام سخنرانی روحانی، هیچ یک از هیات ها یا دیپلمات های خارجی، محل سخنرانی را ترک نکردند.

متن کامل سخنان روحانی

به گزارش عصر ایران، متن کامل این سخنرانی روحانی به این شرح است: 

 

بسم الله الرحمن الرحیم

 

الحمد لله رب العالمین و الصلوه و السلام علی سیدنا و نبینا محمد و اله الطاهرین و صحبه المنتجبین

 

آقای رئیس، آقای دبیرکل، عالیجنابان، خانم‌ها و آقایان

 

در آغاز مایلم تبریکات صمیمانه خود را به مناسبت انتخاب شایسته جنابعالی به ریاست مجمع عمومی ابراز نمایم و از تلاش‌های جناب آقای بان‌کی‌مون نیز تقدیر نمایم.

 

آقای رییس

 

جهان ما جهانی پر از بیم و امید است: بیم جنگ و مناسبات خصومت‌آمیز منطقه‌ای و جهانی، بیم رویارویی هویت‌های مرگبار مذهبی، قومی و ملی، بیم نهادینه شدن خشونت و افراطی‌گری، بیم فقر و تبعیض خُرد کننده، بیم تباهی و نابودی منابع حیاتی، بیم بی‌توجهی به کرامت و حقوق انسان و بیم غفلت از اخلاق.

 

در برابر همه این بیم‌ها، امیدهای جدیدی نیز وجود دارد: امید اقبال مردم و نخبگان در سراسر جهان به "آری برای صلح و نه برای جنگ"، و امید به ترجیح گفت و گو بر ستیز، و اعتدال بر افراط.

 

یک نمونه زنده، گزینش هوشیارانه امید و تدبیر، و اعتدال توسط مردم بزرگ ایران در انتخابات اخیر است؛که با تبلور مردم سالاری دینی و انتقال آرام قدرت اجرائی نشان داد که ایران لنگرگاه ثبات در دریای ناآرامی های منطقه ای است. اعتقاد راسخ حکومت و مردم ما به صلح پایدار، ثبات، آرامش، حل مسالمت آمیز مناقشات و تکیه بر آراء عمومی به عنوان پشتوانه قدرت، مقبولیت و مشروعیت، نقشی والا در فراهم کردن چنین محیط امنی داشته است.

 

آقای رئیس،خانم ها و آقایان

 

دوران حساس انتقالی کنونی در روابط بین الملل مشحون از خطرات، و البته توأم با فرصت های کم نظیری است. هرگونه محاسبه نادرست از وضعیت خود و دیگران، آسیب های تاریخی را در بر دارد تا جایی که خطای یک بازیگر، اثرات منفی بر همگان خواهد داشت. آسیب پذیری، پدیده ای جهانی و فراگیر شده است.

 

در این گذر حساس در تاریخ مناسبات جهانی، عصر بازی های با حاصل جمع صفر پایان یافته است؛ولی هنوز معدودی از بازیگران روش ها و ابزارهای کهنه شده، و عمیقاً ناکارآمد را بکار می گیرند تا برتری و سلطه پیشین خود را حفظ کنند. نظامی گری و استفاده از ابزارهای نظامی و خشن برای انقیاد دیگران، نمونه ناکارآمدی از تداوم کنش های کهنه در شرایط نوین است.

 

اقدامات زورمدارانه اقتصادی و نظامی برای حفظ و تداوم سلطه و برتری گذشته، با مجموعه ای از قالب های مفهومی همراه شده که همگی ضد صلح، ضد امنیت، ضد کرامت انسانی و ضد آرمان های بشری می باشند. از جمله این قالب های مفهومی، یکسان سازی جوامع و تعمیم ارزش های غربی بعنوان ارزش های جهانی است. قالب دیگر، حفظ فرهنگ جنگ سرد و تقسیم دو اردوگاهی جهان به "مای برتر" و "دیگران دون تر" می باشد. قالب دیگر مفهومی، ایجاد ترس و تهدید، از برآمدن بازیگران نوظهور در جامعه جهانی است.

 

در چنین فضائی، خشونت های دولتی و غیردولتی، مذهبی و فرقه ای و حتی نژادی افزایش یافته و هیچ تضمینی وجود ندارد که دوران آرامش بین قدرت های بزرگ نیز در دام گفتمان ها، رفتارها و کردارهای خشن گرفتار نیاید. تاثیر فاجعه بار روایت های افراطی و خشن را نباید دست کم گرفت.

 

در این میان، خشونتِ راهبردی که در تلاش برای حذف بازیگران منطقه ای از فضای عمل طبیعی آنها، سیاست های موسوم به مهار، تغییر نظام های سیاسی از بیرون مرزها، و تلاشی که برای بر هم زدن حدود و ثغور سیاسی متبلور می شود، بسیار خطرناک و تنش آفرین است.

 

در گفتمان متعارف سیاسی بینالمللی، یک مرکز متمدّن با حاشیههای غیرمتمدن به تصویر در آمده است. در این تصویر نسبتِ کانون قدرت جهانی و حاشیهها، نسبتی آمرانه قلمداد شده است. گفتمان مرکزگرایی شمال و حاشیهگرایی جنوب سبب استقرار نوعی نظم تکگویی و مونولوگ در سطح روابط بینالمللی شده است. ایجاد مرزهای نادرست هویتی و بیگانه ستیزیهای خشن رایج نتیجة قهرمانی این گفتمان است.گفتمان های تبلیغاتی و بی اساس دین ستیزانه، اسلام هراسانه، شیعه هراسانه و ایران هراسانه به واقع تهدیدی جدی علیه ثبات جهانی و امنیت انسانی است.

 

این گفتمان تبلیغاتی، با طرح و القای تهدیدات فرضی و خیالی شکل خطرناکی به خود گرفته است. یکی از این تهدیدات خیالی، خطر موهوم ایران است. به بهانه این تهدید موهوم، چه اقدامات ناهنجار و چه جنایت ها در سه دهه گذشته صورت نگرفته است؟ تسلیح صدام حسین به سلاح های شیمیایی و حمایت طالبان تنها نمونه ای از این جنایت هاست. صریحاً و با قاطعیت تمام و با استناد به مدارک و شواهد متقن اعلام می دارم که آنهائی که دم از تهدید ایران می زنند، یا خود تهدید علیه صلح و امنیت بین المللی اند یا به تهدید دامن می زنند. ایران نه فقط تهدید نیست، بلکه در آرمان و عمل، پیوسته منادی صلحِ عادلانه و امنیت همه جانبه بوده است.

 

آقای رئیس ؛خانم ها؛آقایان

 

درکمتر نقطه ای از جهان، خشونت مانند غرب آسیا و شمال آفریقا خانمان سوز بوده است. مداخله نظامی در افغانستان، جنگ تحمیلی صدام حسین علیه ایران، اشغال کویت، مداخله نظامی علیه عراق و رفتار خشن سرکوبگرانه علیه مردم فلسطین، ترور شخصیت های سیاسی و مردم عادی در ایران و بمب گذاری در کشورهای منطقه نظیر عراق ، افغانستان و لبنان نمونه هایی از خشونت در سه دهه گذشته در این منطقه اند.

 

آنچه بر مردم مظلوم فلسطین می رود، چیزی جز یک خشونت ساختاری نیست. سرزمین فلسطین در اشغال است. حقوق اولیه فلسطینیان به طور فاجعه باری نقض می شود و آنها از بازگشت به خانه، محل تولد و دسترسی به سرزمین مادری محرومند. جنایاتی که بر مردم بی گناه فلسطین می رود، خشونت نهادینه ای را به نمایش می گذارد که برای توصیف آن، آپارتاید مفهوم و واژه کم وزنی بنظر می آید.

 

فاجعه انسانی در سوریه نمونه دردناکی از گسترش فاجعه آمیز خشونت و افراط در منطقه ماست. از ابتدای بحران و از زمانی که برخی از بازیگران منطقه ای و بین المللی با سرازیر کردن منابع تسلیحاتی و اطلاعاتی و تقویت گروه های افراطی، سعی در نظامی کردن این بحران داشتند، ما تأکید کردیم که بحران سوریه راه حل نظامی ندارد. نمی توان اهداف استراتژیک و توسعه طلبانه و بهم ریختن توازن و تعادل های منطقه ای را با پنهان شدن پشت کلمات بشردوستانه، تحقق بخشید. هدف مشترک جامعه بین المللی باید خاتمه سریع به کشتار مردم بی گناه باشد. ما ضمن محکوم کردن هرگونه استفاده از سلاح های شیمیایی، از پذیرش کنوانسیون منع سلاح های شیمیایی توسط سوریه استقبال می کنیم و بر این باوریم که دستیابی گروه های افراطی و تروریست به این سلاح ها بزرگترین خطر فراروی منطقه است که باید مدنظر قرار گیرد. همزمان استفاده غیر قانونی و غیرکارآمد از تهدید یا استفاده از زور ، تنها به گسترش خشونت و بحران در منطقه دامن خواهد زد.

 

تروریزم و کشتن انسان های بی گناه، اوج افراط و خشونت است. تروریزم، بلائی خشن، فراگیر و فرامرزی است. اما خشونت ها و افراط هائی که تحت عنوان مبارزه با تروریزم و از جمله استفاده از هواپیماهای بدون سرنشین علیه مردم بی گناه صورت می گیرد نیز محکوم است. در اینجا باید از ترور دانشمندان هسته ای ایران توسط جنایتکاران نیز سخن بگویم. آنها به چه جرمی ترور شدند؟ سوالی که از ملل متحد و شورای امنیت باید پرسید این است که آیا ترورکنندگان محکوم شدند؟

 

تحریم های غیر عادلانه،به عنوان جلوه دیگری از خشونت، ذاتاًضد صلح و ضد بشری هستند که برخلاف تبلیغات تحریم گران، دولت ها و نخبگان سیاسی را هدف قرار نمی دهند، بلکه بیش از همه، مردمان عادی را قربانی دعواهای سیاسی خود می کنند. میلیون ها عراقی را فراموش نکنیم که در اثر تحریم هائی که با زَروَرق های حقوقی در نهادهای بین المللی پیچیده شده بودند، آسیب دیدند؛ جان باختند؛و هنوز عده قابل توجهی از آنها در سرتاسر زندگی باید زجر بکشند.این تحریم ها خشونت آمیزند. هوشمند و غیر هوشمند ویک جانبه و چند جانبه ندارند. این تحریم ها ناقض حقوق مسلم بشری، از جمله حق صلح، حق توسعه، حق دسترسی به بهداشت، حق آموزش و فراتر از همه حق حیات می باشند. نتیجه تحریم ها، علیرغم هرگونه لفاظی و بازی با واژه ها، همان آتش افروزی و جنگ طلبی و نابودی انسان هاست. این آتش فقط دامن قربانیان تحریم را نمی گیرد، بلکه به اقتصاد وزندگی مردمِ جوامع تحریم کننده نیز، لطمه وارد می کند.

 

آقای رئیس، خانم ها و آقایان

 

خشونت و افراط امروز نه تنها ابعاد مادّی، بلکه ابعاد معنوی زندگی انسان و جامعة امروز را در بر گرفته است. خشونت و افراط جایی برای مدارا و تفاهم که لازمة زندگی انسان و جامعة مدرن است نمیگذارد. نابردباری مسئلة امروز جهان ماست؛ باید بردباری را در پرتو اندیشههای دینی، رویکردهای فرهنگی و رهیافتهای سیاسی تقویت کرد. جامعه انسانی را باید از مرحلة بردباری منفی به مرحلة تعاون مشترک ارتقا داد. دیگران را نباید فقط تحمّل کرد بلکه باید با دیگران کار کرد.

 

مردم جهان از جنگ، خشونت و افراط خسته اند و این فرصتی بی نظیر است. آنها امید به تغییر وضعیت کنونی دارند. جمهوری اسلامی ایران باور دارد که با ترکیب هوشمندانه ای از امید و اعتدال می توان همه چالش ها را مدیریت کرد. جنگ افروزان می خواهند امیدها را بخشکانند. در حالی که امید به تغییر مثبت، مفهومی فطری، دینی، فراگیر و جهانی است.

 

زیربنای امید، باور به اراده عمومی مردم جهان برای مبارزه با خشونت و افراط، تغییر پذیری، مخالفت با ساختارهای تحمیلی، بها دادن به گزینش و عمل مسئولانه انسانی است. امید، بی تردید یکی از بزرگترین نعمت های خداوند مهربان به همه انسان هاست. اعتدال نیز به معنای حرکت خردمندانه، هوشمندانه، زمان مند و مکان مند در تلفیق آرمان های والا، گزینش راهبردهای اثرگذار و در نظر گرفتن واقعیت هاست.

 

مردم ایران در انتخابات اخیر درحرکتی هوشمندانه به گفتمان امید و تدبیر و اعتدال رای دادند.ترکیب امید و تدبیر و اعتدال در سیاست خارجی به آن معناست که جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک قدرت منطقه ای نسبت به امنیت منطقه و جهان، مسئولانه برخورد می کند و آمادگی همکاری چند جانبه و همه جانبه با سایر بازیگران مسئول در این عرصه ها را دارد. ما از صلح مبتنی بر دموکراسی و صندوق رأی در همه جای جهان از جمله در سوریه و بحرین و دیگر کشورهای منطقه دفاع میکنیم و معتقدیم راههای خشونتآمیز برای بحرانهای جهانی وجود ندارد و تنها به کمک خرد انسانی و با تعامل و اعتدال میتوان بر واقعیتهای تلخ جامعه بشری غلبه کرد. لذا تضمین صلح و دموکراسی، و تأمین منافع مشروع همه کشورها در جهان، و از جمله در منطقه خاورمیانه، با نظامیگری محقق نمیشود.

 

ایران بدنبال راه حل مسایل و نه تولید مشکلات است. هیچ پرونده و موضوعی نیست که با امید و اعتدال، با احترام متقابل و با نفی خشونت و افراط قابل حل نباشد. اجازه دهید به پرونده هسته ای ایران اشاره کنم. پذیرش حق طبیعی، قانونی و مسلم ایران، بفرموده رهبر فرزانه انقلاب اسلامی، ساده ترین راه حل این موضوع است. این یک شعار سیاسی نیست. بلکه بر اساس شناخت عمیق وضعیت فن آوری در ایران، شرایط بین المللی و پایان بازی ها با حاصل جمع صفر و ضرورت یافتن اهداف و منافع مشترک برای رسیدن به تفاهم و امنیت مشترک است. به عبارت دیگر، ایران و دیگر کنشگران باید دو هدف مشترک را به عنوان دو قسمت غیرقابل تفکیکِ راه حل سیاسی پرونده هسته ای ایران دنبال نمایند.

 

1- برنامه هسته ای ایران و همه کشورهای دیگر می باید تنها در جهت اهداف صلح آمیز باشد. من اینجا به صراحت اعلام می کنم که این هدف،صرف نظر از مواضع دیگر بازیگران، هدف جمهوری اسلامی ایران بوده و خواهد بود. سلاح هسته ای و کشتار جمعی هیچ جایگاهی در دکترین دفاعی ایران نداشته و با باورهای بنیادین مذهبی و اخلاقی ما در تعارض است. منافع ملی ما ایجاب می کند که هر گونه نگرانی منطقی پیرامون برنامه هسته ای ایران را مرتفع نماییم.

 

2- هدف دوم یعنی پذیرش اعمال حق غنی سازی و سایر حقوق هسته ای در خاک ایران تنها راه تامین هدف اول است. دانش هسته ای در ایران بومی شده و فن آوری هسته ای از جمله غنی سازی به مرحله تولید انبوه رسیده است. لذا تصور اینکه با مانع شدن ازبرنامه هسته ای ایران از طریق اعمال فشارهای غیرقانونی می توان صلح آمیز بودن چنین برنامه ای را تضمین کرد موهوم و به غایت غیر واقع بینانه است.

 

لذا جمهوری اسلامی ایران ضمن پافشاری بر اعمال حقوق خود و ضرورت احترام و همکاری بین المللی در اعمال این حقوق، آماده گفتگوهای بدون تأخیر برای اعتمادسازی متقابل ورفع دوسویه ابهامات از طریق شفافیت کامل می باشد.

 

ایران به دنبال تعامل سازنده بر اساس احترام متقابل و منافع مشترک با دیگر کشورهاست و در این چارچوب در پی افزایش تنش با ایالات متحده آمریکا نیز نیست. من سخنان امروز پرزیدنت اوباما را با دقت دنبال کردم ؛ در صورت عزم سیاسی رهبران آمریکا و خودداری از دنبال کردن منافع گروه های فشار جنگ طلب، می توان به چارچوبی برای مدیریت اختلافات رسید. در این چارچوب موضع برابر، احترام متقابل و اصول مسلم شناخته شده بین المللی باید مبنا باشد؛ البته در این زمینه انتظار ما از واشنگتن شنیدن صدای واحد است.

 

آقای رئیس، خانم ها و آقایان

 

در این سالها، یک صدای مسلط پیاپی شنیده شده است که "گزینه جنگ روی میز است" ، اما امروز بگذارید در برابر این سخن ناکارآمد وغیرقانونی بگویم "صلح در دسترس است." پس به نام جمهوری اسلامی ایران در گام نخست پیشنهاد میکنم طرح "جهان علیه خشونت و افراطی‌گری" در دستور کار سازمان ملل متحد قرار گیرد و همه دولتها و سازمانهای بین‌المللی و نهاد مدنی تلاشهای جدیدی را برای سوق دادن جهان به این سو سامان دهند. باید به جای گزینه ناکارآمد "ائتلاف برای جنگ" در مناطق مختلف جهان به "ائتلاف برای صلح پایدار" در سراسر جهان اندیشید. امروز جمهوری اسلامی ایران شما و همه جامعة جهانی را به برداشتن گامی فراپیش میخواند؛ دعوتِ "جهان علیه خشونت و افراطیگری"؛ ما باید بپذیریم و بتوانیم در اینجا افقی را بگشاییم که درآن به جای جنگ، صلح،به جای خشونت، مدارا، به جای خونریزیف پیشرفت،به جای تبعیض، عدالت،به جای فقر، برخورداری و به جای استبداد، آزادی درسراسرجهان بهتردیده شود.به گفته فردوسی، شاعر بلند آوازه ایران؛

 

بکوشید نیکی به کارآورید چو دیدید سرما، بهار آورید

 

علیرغم همه مشکلات، من عمیقاً به آینده امیدوارم. با همبستگی جهانی علیه خشونت و افراط، تردیدی ندارم که آینده روشن است. اعتدال، آینده جهان را درخشان خواهد کرد. امید من، علاوه بر تجارب شخصی و ملی، از این باور مشترک همه ادیان آسمانی نشأت می گیرد که جهان را سرانجامی نیکوست و روشن که : «و لقد کتبنا فی الزبور من بعد الذکر ان الارض یرثها عبادی الصالحون».

 

آقای رییس متشکرم»


[ چهارشنبه 92/7/3 ] [ 12:23 عصر ] [ مهران گلی ] [ دلگویه های شما () ]

 

من به زور چادری شدم

خاطرم هست از اول ابتدایی با خواهرم مدرسه که می رفتیم، او از من بزرگتر بود و چادر سر می کرد و من همیشه حسرتش را می خوردم. از تابستان سال دوم شروع کردم خواهش و تمنا که من هم چادر می خواهم. اما چون از نظر مادرم هنوز خیلی کوچک بودم و توانایی جمع و جور کردن چادر را نداشتم مدام وعده می دادند که باشد برای بعد از سن تکلیف!

مدرسه ها باز شد و علی رغم تمام تلاش هایم خبری از چادر نشد!

یک شب عمه و دختر عمه ام به خانه مان آمده بودند، دختر عمه ام چادر نو خریده بود. همانجا سر کرد و چادر قدیمی ش در خانه ی ما جا ماند!

آن شب فکری به ذهنم رسید. می دانستم پدر و مادرم حساس هستند که از وسایل دیگران بی اجازه استفاده نکنم. من هم با علم به این حساسیت، صبح چادر را بدون اجازه برداشتم و با خواهرم باهم رفتیم. بیرون از خانه چادر را سر کردم. خوب یادم هست وقتی کنار خواهرم با چادر راه می رفتم چنان احساس بزرگی می کردم که حقیقتا متصور بودم روی ابرها راه می روم!

تا اینجا نصف نقشه ام عملی شده بود.

هنگام برگشت، با چادر وارد خانه شدم. پایم را محکم زمین گذاشتم و گفتم تا وقتی برایم چادر تهیه نکنید با این چادر خواهم رفت!

و از فردای آن روز تا به حال رسما چادری شدم. با چادر خودم!

 

امیدوارم به حق آبروی حضرت زهرا(س) تا ابد برای هم آبرو باشیم..


[ یکشنبه 92/6/31 ] [ 4:18 عصر ] [ مهران گلی ] [ دلگویه های شما () ]

در عکس زیر مهران مدیری، ارژنگ امیرفضلی و امیرغفارمنش را در عکسی کمیاب در اوایل انقلاب می بینید….

عکس مهران مدیری در اوایل انقلاب


[ یکشنبه 92/6/31 ] [ 4:17 عصر ] [ مهران گلی ] [ دلگویه های شما () ]

 

خانم جولیا بنت عبدالله یک زن 40 ساله است که به دلیل تاخیر روزانه و رفتن مداوم به حمام شغل خود را از دست داد.

به گزارش بروزترین ها این زن مالزیایی به دلیل بیماری وسواس روزانه پنج تا شش ساعت در حمام به سر می برد. بنا به این گزارش، جولیا روزی 300 بار دستان خود را می شوید و 25 بار به حمام میرود.

جولیا میگوید: به این بیماری در سن 20 سالگی و زمانی که در آزمایشگاه ها کار میکردم و مجبور می شدم خون، ادرار و … را لمس کنم، مبتلا شدم.

مالزیایی

 


[ یکشنبه 92/6/31 ] [ 4:16 عصر ] [ مهران گلی ] [ دلگویه های شما () ]

غلامحسین کرباسچی مشهورترین شهردار پس از انقلاب نیز روحانی بوده و به سبب مسئولیت اجرایی (استانداری اصفهان) بدون لباس روحانیت فعالیت کرده است. فرزند آیت‌الله محمدصادق تهرانی در مدرسه علمیه حقانی و حوزه علمیه قم درس خوانده و دوره فقه و اصول را گذرانده و در جریان دادگاه نیز خطاب به رئیس دادگاه (محسنی اژه‌ای) گفت: من نیز همان جایی درس خوانده‌ام که شما ولی من به کار اجرایی روی آوردم و حالا باید حساب پس بدهم.

کرباسچی هنگام پیروزی انقلاب 25 ساله بود و پس از آن مدتی نماینده امام خمینی (ره) در ژاندارمری بود. با توجه به اختلافات آیت‌الله طاهری و آیت‌الله خادمی در اصفهان، امام شخصا و مستقیما استاندار را منصوب کردند و کرباسچی که در دانشکده علوم نیز تحصیلات دانشگاهی را پشت سر گذاشته بود ترجیح داد بدون لباس روحانیت به اصفهان برود تا صبغه اجرایی و نمایندگی دولت در کارنامه‌اش پررنگ‌تر باشد.


[ یکشنبه 92/6/31 ] [ 4:15 عصر ] [ مهران گلی ] [ دلگویه های شما () ]
.: Weblog Themes By Iran Skin :.

درباره وبلاگ

<

شهدا شرمنده ایم شهرستان بجنورد

کانون منجی

هئیت حسین جان

آرشیو مطالب
امکانات وب


بازدید امروز: 85
بازدید دیروز: 157
کل بازدیدها: 3112632
Flag Counter